اخبار

یک کارگاه بازیافت بطری پلاستیک در کیفم دارم!

بسپار/ ایران پلیمر  می نویسد، سیامک نوروزی طراح دستگاهی است که بطری‌های پلاستیکی را به نخ و طناب تبدیل می‌کند. او سال‌ها وقتش را صرف ساخت دستگاهی کرده تا ظرف مدت ٣٠ثانیه یک بطری پلاستیکی را به نخ و طناب تبدیل کند.

 روزنامه شهروند نوشت: «امروزه پسماندهای بطری‌های پلاستیکی یکی از بزرگ‌ترین معضلات زیست‌محیطی در همه جهان است؛ معضلی که هنوز دولت‌ها نتوانسته‌اند حلش کنند اما هر از گاهی افرادی خلاق دست به ابتکار و فناوری می‌زنند که اگر از سد حواشی تشریفات و بروکراسی‌های اداری عبور کنند، بدون‌ شک کمک بزرگی به محیط‌ زیست، هزینه‌های گزاف و حتی حل مشکل بیکاری خواهند کرد. «سیامک نوروزی» یکی از همان افراد خلاقی است که سال‌ها وقتش را صرف ساخت دستگاهی کرده تا ظرف مدت ٣٠ثانیه یک بطری پلاستیکی را به نخ و طناب تبدیل کند. نوروزی می‌گوید سوءمدیریت، علاقه به تشریفات و تمایل بعضی از مسئولان به قیچی‌زدن برای افتتاح یک پروژه، مانع توجه آنها به ایده‌هایی می‌شود که طراحی آن، محصول یک فرد عادی است. او که ١٢‌سال در مورد هزینه‌های تولید بطری‌های پلاستیکی، مصرف و جمع‌آوری و در نهایت آلودگی پسماند آنها تحقیق کرده، امیدوار است ایده‌اش به‌ زودی مورد توجه قرار بگیرد؛ چرا که معضل بطری‌های پلاستیکی در آینده‌ای نزدیک محیط‌ زیست را نابود خواهد کرد؛ در حالی‌ که می‌توان به راحتی و با یک دستگاه ساده، هم اشتغال ایجاد کرد و هم شهر‌ها، طبیعت و رودخانه‌ها را از شر این مواد دور انداختنی نجات داد.

کار به معنای اشتغال برای آقای نوروزی از کجا شروع شد؟

٢٦‌سال پیش نخستین بیلبورد تبلیغاتی تهران را من طراحی کردم. چند‌ سال قبل از آن یک تابلوی سینمایی متحرک را در سوئد دیده بودم و همین ایده باعث شد نخستین بیلبورد تبلیغاتی تهران در میدان ولیعصر نصب شود. اتفاقی که منجر شد انجمن صنفی شرکت‌های تبلیغاتی را هم تاسیس کنم و وارد عرصه تبلیغاتی شوم. بعد هم که موج بلیبوردهای تبلیغاتی شهری شروع شد.

شما اساسا مبتکر و طراح هستید؟

من شغل‌های متنوعی داشته‌ام. از ساخت خانه‌های پیش‌ساخته گرفته تا صنعت و تراشکاری و غیره. به واسطه کارم در عرصه تبلیغات هم با مدیران صنعتی دولتی و خصوصی در ارتباط بودم و همین موضوع باعث شد‌ ایده طراحی دستگاهی برای تولید نخ و طناب از بطری‌های پلاستیکی در ذهنم جرقه بزند.

دغدغه زیست‌محیطی شما از کجا می‌آید؟

حدود ١٢‌سال پیش در مراوداتم با شرکت‌های مختلف پروژه‌ای با سازمان محیط‌ زیست داشتم که آن موقع آقای یوسف حجت مدیرعاملش بود. در این پروژه قرار بود از پساب‌های صنعتی آلودگی محیط‌ زیست عکاسی کنیم. در حین کار توجهم به موضوع آلودگی محیط‌ زیست و بازیافت جلب شد. همین دغدغه باعث شد آن زمان به فکر تولید دستگاهی بیفتم که بطری‌ها را پرس کند؛ چرا که بطری‌ها حجم زیادی از فضا را اشغال می‌کردند و جمع‌آوری آنها برای شهرداری سخت و هزینه‌بر بود، بنابراین دستگاهی که بطری‌های پلاستیکی و شیشه‌ای را پرس و حتی خرد می‌کرد، طراحی کردم اما به دلایل سوءمدیریتی که در زمان شهرداری قالیباف وجود داشت، این پروژه با استقبال مواجه نشد. فکر کنم دستگاه را برای گرفتن آبمیوه استفاده کردند! (باخنده)

پس نخستین طراحی شما برای کمک به حفظ محیط‌ زیست عملا با شکست مواجه شد. چه شد که تصمیم گرفتید دوباره این راه را امتحان کنید و دستگاهی برای تولید نخ و طناب از بطری‌های پلاستیکی طراحی کنید؟

به‌ هر حال من در این حوزه‌ها کار می‌کردم و دغدغه حفظ محیط‌ زیست و بازیافت، همیشه گوشه‌ای از ذهنم بود. سالانه ٤‌هزار‌ میلیارد تومان مواد پلیمری وارد طبیعت و بخش کمی از آنها بازیافت می‌شود. بر اساس تحقیقات بین ٢٠٠ تا ٤٠٠‌سال طول می‌کشد تا این مواد پلاستیکی در طبیعت جذب شود. این موضوعات ذهنم را درگیر کرده بود تا این‌ که چند ‌سال پیش در سفری که به کانادا داشتم، دستگاهی را در آن‌ جا دیدیم که فلز را می‌برید و به رشته‌های باریک تسمه‌ای تبدیل می‌کرد. همان موقع این فکر به ذهنم رسید که با بطری‌های پلاستیکی هم می‌شود این کار را کرد. کم‌کم روی این ایده کار کردم و به این نتیجه رسیدم که می‌توانیم با طراحی دستگاهی، پسماندهای بطری‌ها را به نخ و طناب تبدیل کنیم.

از وقتی که تصمیم به طراحی این دستگاه گرفتید تا روزی که بالاخره آن را تولید کردید، چقدر زمان برد؟

من ١٢‌سال تحقیق و کار میدانی انجام دادم و روی همه آمارها و هزینه‌های بر باد رفته پسماند بطری‌ها کار کردم تا دست آخر به این نتیجه رسیدم که می‌توان یک دستگاه ساده برای تبدیل بطری‌ها به نخ و طناب تولید کرد.

این فناوری در کشورهای دیگر هم وجود دارد؟

راستش وقتی این ایده را گرفتم، مدت‌ها درباره‌اش تحقیق کردم اما چیزی شبیه به این در کشورهای دیگر وجود ندارد. مثلا روس‌ها هم چنین دستگاهی را طراحی کرده‌اند اما با شکل و فرمی متفاوت‌تر.

کار کردن با این دستگاه چگونه است؟

این یک دستگاه کوچک است که در همه جا نصب می‌شود و فقط کافی است بطری را به صورت عمودی روی آن قرار دهیم و یک طرفش را بکشیم تا در عرض نیم‌دقیقه بطری را به صورت یک رشته باریک دربیاورد. رشته‌هایی که هم می‌توانند به‌ عنوان نخ مورد استفاده قرار بگیرند و هم با کمی حرارت آتش می‌توانیم آنها را به طناب‌های محکمی که قابلیت بکسل خودرو را دارند، تبدیل کنیم.

از هر بطری چقدر نخ یا طناب تولید می‌شود؟

بستگی به سایز بطری و ضخامت نخ دارد اما به طور میانگین ١٢ تا ٧٠ متر نخ و طناب از بطری‌های کوچک و بزرگ به دست می‌آید.

اگر طرح شما با استقبال مواجه شود، چه کاربردهایی دارد؟

آشنا نبودن مردم با معضل زباله‌ها و نابودی تدریجی محیط‌ زیست مشکل بسیار بزرگی است. این دستگاه حداقل کاری که می‌تواند انجام دهد این است که اگر در جایی مثل مدارس مورد استفاده قرار بگیرد، دانش‌آموزان را با موضوع محیط‌ زیست و بازیافت زباله‌ها آشنا می‌کند. یا اگر دولت، بخش خصوصی و حتی خیران این دستگاه را در اختیار افراد بیکار و زباله‌گرد قرار دهند، هم کارآفرینی ایجاد می‌شود و هم به معضل محیط‌ زیست کمک می‌کند.

نخ‌ها و طناب‌هایی که از بطری به دست می‌آیند به چه کاری می‌آیند؟

نخ و طناب بازار وسیعی دارد. فعلا بر اساس برآوردهای ما از این بطری‌ها می‌توان ٢٠٠ نوع محصول تولید کرد. کارخانه‌های نخ و برخی صنایع دیگر می‌توانند از این تولیدات استفاده کنند. از طرف دیگر، بحث کارآفرینی که می‌گویم همین است زیرا می‌توان با آنها ابزارها و وسایل مختلفی ساخت. مثلا بچه‌ها می‌توانند با آنها تور والیبال و بسکتبال ببافند یا از آن سبد، زنبیل یا تور ماهیگیری، آویز گلدان، قفس و غیره ساخته شود. به‌ هر حال ایده و خلاقیت می‌خواهد و می‌توان صدها وسیله از آنها تولید کرد.

کار کردن با این دستگاه آسان است اما به‌ طور قطع هزینه خریدش کار را سخت می‌کند و همین می‌شود که از این نوع دستگاه‌ها استقبال نمی‌شود…

من وقتی این دستگاه را تولید کردم، دغدغه مالی نداشتم و فقط می‌خواستم کاری انجام دهم تا کمی به حفظ محیط‌ زیست و جمع‌آوری پسماند‌ها کمک کنیم. امروزه معضل پسماندهای بطری‌های پلاستیکی در همه جای دنیا یک دغدغه جدی است. می‌گویند برای تولید هر بطری پلاستیکی سه برابر حجم خودش آب مصرف می‌شود و در نهایت هزینه‌های سوخت برای حمل‌ونقل آن بطری‌ها و غیره، هزینه‌های زیادی را به این حوزه تحمیل می‌کند. پس چرا وقتی می‌توانیم این هزینه‌ها را تا حدودی بازیافت کنیم، این کار را انجام ندهیم! این دستگاه قیمت آنچنانی ندارد و ضمن درآمدزایی و کارآفرینی به حفظ محیط‌ زیست هم کمک می‌کند. قیمت این دستگاه ١٥٠ هزارتومان است، اما اگر تیراژش بالاتر برود، قیمت هم کاهش پیدا می‌کند. حرف من این است که خیلی راحت با ١٥٠ هزارتومان هم می‌شود یک شغل ایجاد کرد.

امتحانش را پس داده؟

فعلا ما چند سری از این دستگاه را در اختیار خیران قرار دادیم و آنها هم بین مددجویان‌شان تقسیم کرده‌اند.

مشکلی که قطعا استفاده‌کنندگان این دستگاه با آن روبه‌رو می‌شوند، فروش محصولات‌شان است. اینها بازار فروش دارند؟

این دستگاه می‌تواند ماهانه بین ٦٠٠‌هزار تا یک‌میلیون‌و٥٠٠‌هزار تومان درآمد ایجاد کند. برای فروشش هم مشکلی نیست. معمولا خیران و کارآفرینان این موضوع را پیگیری می‌کنند و بازار فروشش را به تولیدکنندگان معرفی می‌کنند. ضمن این‌ که اگر از آنها محصولات متعدد تولید شود، خود افراد هم می‌توانند به صورت شخصی اینها را به فروش برسانند. برخی کارخانه‌ها هم خریدار آنها هستند.

مگر کارخانه‌ها نمی‌توانند خودشان این بطری‌ها را جمع‌آوری کنند و برای خریدش از شخص دیگری هزینه نکنند؟

اگر کارخانه‌ها هم بخواهند این کار را انجام دهند، باید بخشی را راه‌اندازی و هزینه برای نیرو و دستگاه صرف کنند، ضمن این‌ که کارخانه‌ها بطری را نمی‌خواهند اما چون این دستگاه حجم بطری‌ها را کم و آنها را به نخ تبدیل می‌کند، کارخانه‌داران هم از آن استقبال می‌کنند.

یعنی دستگاه شما توجیه اقتصادی دارد؟

این بطری‌ها از مواد پلیمری ساخته می‌شوند و به تبع، تولید نخ و طناب از آنها هم قیمت دارد. وقتی تولیدش کنیم، کیلویی‌ هزار تومان هم آن را می‌خرند. توجیه اقتصادی یعنی همین؛ این‌ که مسئولانی که به دنبال ایجاد اشتغال هستند، می‌توانند با همین دستگاه‌های کوچک برای افراد مختلف اشتغالزایی کنند. ضمن این‌ که هزینه جمع‌آوری هم از گردن شهرداری‌ها برداشته می‌شود. این دستگاه اگر به دست کودکان کار برسد، دیگر مجبور نیستند کیسه‌های بزرگ را با خودشان به این طرف و آن طرف ببرند.

این دستگاه الان مورد استفاده قرار گرفته؟ منظورم در چرخه تولید و مصرف است؟

بگذارید قبل از پاسخ دادن به این سوال یک خاطره تعریف کنم. وقتی این دستگاه را طراحی کردم، یکی از آنها را در کیفم گذاشتم و به خیابان رفتم تا آن را به نخستین زباله‌گردی که دیدم، هدیه بدهم و ببینم چقدر داشتن یک ابزار کار برای این افراد می‌تواند تأثیرگذار باشد. در خیابان ولیعصر کودکی را دیدم که کنار سطل زباله کیسه‌ای سنگین را روی دوشش گذاشته بود. جلو رفتم و دستگاهم را به او نشان دادم و بعد برایش توضیح دادم که باید با آن چطور کار کند. از شدت خوشحالی اشک می‌ریخت و گفت هر روز پاتوقش همین خیابان است و کیسه‌های سنگین را روی پشتش می‌گذارد و به دنبال جمع‌ کردن زباله‌های بازیافتی می‌گردد. بعد از آن روز چند بار به خیابانی که می‌گفت پاتوقش است، می‌روم و دیگر پیدایش نیست.

برای کار کردن با این دستگاه باید قوطی‌های پلاستیکی هم در اختیار داشته باشیم. به این موضوع فکر کرده‌اید؟

اتفاقا همیشه از من همین را می‌پرسند که بطری از کجا گیر بیاوریم؟! الان در تمامی ساندویچی‌ها، رستوران‌ها، بقالی‌ها، تالارها، پادگان‌ها و هر نوع ساختمانی بطری پلاستیکی پیدا می‌شود. ما هم برنامه‌ریزی کرده‌ایم که به سرایدارها یا نگهبان‌ها و در کل فردی که بیکار است، بدهیم تا از این زباله‌های بازیافتی استفاده کند. به غیر از این، همه ما خوب می‌دانیم که بطری پلاستیکی همه جا پیدا می‌شود و در همه جای خیابان‌ها، پارک‌ها و فضاهای شهری ریخته است.

دولت و سازمان‌های مسئول مثل وزارت صنعت و معدن و وزارت کار از طرح شما استقبال کرده‌اند؟

متاسفانه ادارات ما بروکراسی سنگینی دارند و نگاه کارشناسی به این موضوعات ندارند. البته با این وزارتخانه‌ها صحبت کرده‌ایم و آنها قول پیگیری داده‌اند اما دغدغه من این است که این وسیله در سطح وسیع‌تری به مردم معرفی شود تا هم اشتغالزایی کرده و هم به حفظ محیط‌ زیست کمک کند. به‌ طور کلی باید بگویم هنوز ادارات دولتی روی خوشی به این موضوع نشان نداده‌اند و تنها خیران و برخی از بخش‌های خصوصی این دستگاه را برای مددجویان تهیه کرده‌اند. آقای مهندس قدیمی، رئیس سازمان خدمات اجتماعی تهران یکی از کسانی است که از این پروژه حمایت می‌کند. ضمن این‌ که دکتر ابهری، آسیب‌شناس اجتماعی هم روی این موضوع و ایجاد کسب‌ و کار برای کودکان خیابانی تحقیقات زیادی انجام داده است. آقای مهندس زمانی هم در منطقه آزاد اروند خوزستان به این دلیل که آلودگی پسماندهای بطری پلاستیکی در این منطقه زیاد است، تعدادی از این دستگاه‌ها را تهیه کرده تا به دست کودکان بهزیستی و کمیته امداد امام خمینی برساند.

چیزی که از برخورد ادارات دولتی با ارباب رجوع در بین مردم جا افتاده این است که ابتدا تمایل زیادی نشان می‌دهند و بعد هم وعده‌هایی مطرح می‌کنند که تماس می‌گیرند و حمایت می‌کنند و چه و چه، اما در نهایت آب از آب تکان نمی‌خورد. موضوعی که همیشه در برنامه‌های تلویزیونی هم دستمایه طنز قرار می‌گیرد. می‌خواهم این را بدانم که این برخوردها با شما به‌ عنوان طراح یک دستگاه چطور بود؟

شاید بزرگترین مشکل در برخی از ادارات عوض‌ شدن زود به‌ زود مدیران است. مثلا من چند ماه پیش به یک بخشی از شهرداری رفتم و دستگاهم را به او معرفی کردم و خیلی هم استقبال کرد و قرار شد چند وقت بعد دوباره او را ملاقلات کنم اما دفعه بعد که به آنجا رفتم، فهمیدم یک مدیر دیگر جایگزین او شده! برای همین دوباره باید این راه را می‌رفتم تا آقای مدیر را مجاب کنم (با خنده) اما بعضی از مدیران دولتی هم از طرحم استقبال کرده‌اند و حتی چند وقت پیش که به وزارت صنعت رفتم، اولش مدیر دفتر یکی از مدیران گفتند که ایشان فعلا فرصت ندارند که بیایند و از طرح‌تان بازدید کنند اما به این دلیل که این دستگاه بسیار کوچک و قابل حمل است، به او گفتم نیازی به آمدن و بازدید نیست؛ من کارخانه‌ام در کیفم است. همان جا دستگاه را از کیفم درآوردم و یک بطری برداشتم و شروع به کار کردم. این اتفاق خیلی برای آنها جالب بود و حتی مدیر آن بخش هم از اتاقش بیرون آمد و از کارم استقبال کرد؛ قول پیگری و همکاری هم داده‌اند.

به نظر شما این دستگاه چقدر اشتغالزایی خواهد کرد؟

با این دستگاه می‌توان از صد‌ هزار تا یک‌میلیون کار در عرض چند ماه ایجاد کرد؛ مثلا می‌دانید توزیع انبوه این دستگاه ساده بین زنان روستایی می‌تواند چقدر ایجاد اشتغال و درآمد کند؟! زنان می‌توانند در خانه‌شان با همین نخی که از این بطری‌ها به دست می‌آید زنبیل، سبد و تور ببافند. مهم‌ترین نکته در این نوع کسب‌ و کار این است که مواد اولیه‌اش آماده است و فقط باید بطری‌ها را از سطح طبیعت جمع‌آوری کنیم و کم‌کم یاد بگیریم که اصلا بطری‌های پلاستیکی را دور نیندازیم.

به‌ طور مشخص تا به حال این دستگاه را بین چه قشری توزیع کرده‌اید؟

بعضی زنان بی‌سرپرست، کودکان کار و خیابان و حتی کشاورزان در مناطق شمالی کشور. کشاورزان با این دستگاه طناب درست می‌کنند و به شاخه‌های درخت‌ها می‌بندند تا آنها را محکم سر جای خودشان نگه دارند.

سالانه میلیاردها تومان صرف تولید و مصرف و در نهایت جمع‌آوری بطری‌های پلاستیکی می‌شود؛ هزینه‌ای که دست آخر هم به محیط‌ زیست آسیب می‌رساند. این موضوع را چگونه می‌توان در مبدأ، یعنی در کارخانه‌های تولید بطری‌های آب‌ معدنی و آبمیوه و سایر آشامیدنی‌ها حل کرد؟

اگر اطلاع‌رسانی شود ممکن است این نوع کارخانه‌ها چون خودشان آلودگی را ایجاد کرده‌اند، اسپانسر خرید این دستگاه شوند و به افراد بیکار هدیه دهند. کاری که الان بسیاری از خیرین هم انجام می‌دهند.

دستگاه‌تان را ثبت هم کرده‌اید؟ به‌ هر حال امکان دارد از ایده‌تان الگوبرداری و سوءاستفاده کنند…

ثبت نکرده‌ام و فقط به تمام ارگان‌ها اطلاع‌رسانی کرده‌ام. ثبت‌ کردن هم چندان اعتباری ندارد و اگر قرار باشد ایده‌ات را کپی‌برداری کنند، همین فردا صبح می‌توانند این دستگاه را با یک رنگ قرمز تولید کنند و به نام خودشان بزنند! (با خنده)

برای کسی که سال‌ها وقت صرف می‌کند تا دستگاهی را طراحی کند، به‌ طور قطع شکست و عدم استقبال از کارش خیلی سخت است…

اگر چه خیلی طبیعی است که درآمد این نوع کارها برای هر فردی مهم است، اما راستش من در این سن‌ و‌ سال دیگر لذتم را برده‌ام و تنها دغدغه‌ام خدمتی است که دوست دارم نتیجه‌اش را ببینم. رزق و روزی دست خداست و من فقط دوست دارم این وسیله به دست افراد نیازمند به کار و پول برسد.

برداشت خود شما از این‌ که مسئولان تاکنون به این نوع طرح بها نداده‌اند، چیست؟

حس می‌کنم مسئولان متوجه این نمی‌شوند که اگر بطری با این پروتکل از طبیعت حذف شود، چه کمک بزرگی به محیط‌ زیست و اشتغالزایی خواهد شد. راستش بیشتر مسئولان فکر می‌کنند کار کردن فقط برای پروژه‌های بزرگ و کلان است و حتما باید فلان کارخانه را با روبان و قیچی افتتاح کنند! اما چون به چنین طرح‌های ساده و کاربردی نمی‌توانند قیچی بزنند، بها هم نمی‌دهند.

برای شما که سال‌ها برای طراحی دستگاهی که بطری‌ها را به نخ و طناب تبدیل می‌کند، وقت صرف کرده‌اید، چهره شهر با زباله‌های بازیافتی‌اش چه شکلی است؟

راستش به واسطه وقت و انرژی که برای درک از مواد آلوده‌کننده محیط‌زیست صرف کرده‌ام، الان وقتی بطری در خیابان و طبیعت می‌بینم حس مشمئزکننده‌ای پیدا می‌کنم. دوست دارم روزی را ببینم که پس‌مانده‌های این قوطی‌ها از طبیعت جمع شده و با این دستگاه عده‌ای هم درحال درآمدزایی هستند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا