اخبار

یادداشت شهرام یزدی به مناسبت دویستمین شماره مجلات گروه بسپار: تکلیف دو چیز را روشن می کردم!

بسپار/ ایران پلیمر خوانندگان بسپار به تعدادی سوال مشترک که در عین سادگی و شیطنت، کاملا جدی بودند، پاسخ دادند. تلاش کردیم امانت دار چگونگی و روش های پاسخ گویی شما هم باشیم و جذابیت این بخش را با نمایش کاراکتر افراد بیشتر کنیم. ایده های بسیار خوبی در میان پاسخ ها بود که برای اجرای آنها برنامه خواهیم چید.

هشتگ بسپار را هم بخوانیم!

 

 

شهرام یزدی، مشاور ارشد در صنایع رنگ و رزین

 

اولین چیزی که با اسم بسپار به ذهن می یاد: گفتگوی تخصصی در زمینه رنگ و رزین

بدترین خاطره: سیاه و سفید چاپ شدن مقاله روانشناسی رنگ (شکلک خنده)

چند صفحه خواندین: خیلی! صحبت سالهاست.

بسپار رو خانه بردین؟ اغلب. چون سر کار وقت خواندنش را نداشتم. مگر در حد چند خبر و تیترها و …

بله فرزندانم به خوبی مجله را می شناسند. کلی با بسپار جلوی خانواده پز داده ام (شکلک خنده)

با چه کسی مصاحبه کنیم؟ مدیران چند شرکت خارجی رنگسازی تا با افکار و نوع نگاهشان به بازار آسیا و جهان آشنا شویم. در ایران:

۱- مدیران شرکت های برتر رنگ و رزین کشور

۲- مدیران انجمن های صنفی

۳- مدیران انجمن های علمی

۴- مدیران تعاونی ها

۵- مدیران اداره کل صنایع شیمیایی وزارت صنایع

با این سوال که استراتژی توسعه صنایع رنگ و رزین ایران را چگونه می بینید؟ این صنعت ایرانی، الان کجای منطقه است؟ کجای آسیاست؟ و کجای دنیا؟

و قرارست به کجا برسد؟

‌(بسپار- به طور جدی در دستور کار قرار گرفت.)

مطلبی که حاضر نباشم بخوانم – به روایتی متنفر باشم – در مجله نیست ولی گاهی سوادم به بعضی مطالب آکادمیک قد نمی ده و لذا نمی توانم بخوانم.

قیمت تمام شده مجله؟ خیلی دوست دارم بدانم ولی واقعا هیچ آشنایی با چاپ و مسایل تامین محتوای مجلات ندارم.

بله. زیاد مزاحم شدم و مطالبم چاپ شده اند.

به جای هر یک از وزیران صنایع یا حتی مدیران ارشد پژوهشگاه رنگ و حتی انجمن رنگ اگر بودم؛ تکلیف دو چیز را روشن می کردم: اول ایجاد معاونت تکنولوژی در وزارت صنایع که بتواند به صنایع مختلف کمک کند تا مطالعات عمیق و کاملی از سطح تکنولوژی جهانی هر رشته و نسبت آن با صنایع مرتبط در ایران انجام دهند.

و دوم برای هر یک از صنایع، استراتژی توسعه صنایع را با کمک مراکز علمی و دانشگاهی و پژوهشگاه ها و انجمن هایشان تدوین می کردم تا تکلیف صنایع برای دوره های ۵ تا ۲۰ سال آتی روشن شود.

چه صنایعی باید منحل شوند یا بازسازی و نوسازی شوند.

کدام ها درخور توسعه اند و خلاصه تکلیف نقاط ضعف و قوت و تهدیدها و فرصت ها را روشن می کردم تا همگان بدانند راه و چاه آینده چیست.

در نهایت تبدیل نقاط ضعف به قوت و تبدیل تهدیدها به فرصت را، استراتژی توسعه صنایع می گویند.

با شرمندگی میرزا محمد صالح کازرونی را نمی شناختم ولی با گوگل تقلب کردم و در سرچی فوری، با وی آشنا شدم و بیشتر شرمنده خودم شدم.

بودن یا نبودن … من مثل یک سهامدار نسبت به بسپار علاقه دارم و این مجله را بخشی از شخصیت صنعت مان می دانم که سرنوشتش برایم مانند بسیاری مقدسات دیگر، محترم و درخور تلاش، مراقبت و پرستاری است.

مگر صنعت رنگ و رزین، چند نشریه و صدای رسا و بلندگو دارد که با نبودن بسپار، لطمه نبیند؟

سخن بسیارست ولی مجال اندک. صنایع شیمیایی ایران، پتانسیل فوق العاده بالایی برای رشد و توسعه در منطقه غرب آسیا دارند که از آن به خوبی استفاده نمی شود.

کارهای زیادی در تاریخ یکصد سال اخیر انجام شده ولی در مقابل آنچه می شود کرد و باید بشود، اصلا قابل بیان نیست.

شاید تاکنون به ۱ % جایگاه شایسته کشورمان در منطقه و جهان نرسیده ایم. چه در ابعاد تکنولوژی و کیفیت تولیدات مدرن و چه در ابعاد تنوع و حجم تولید و صادرات به منطقه و جهان، کار نشده مان فوق العاده زیادست.

از این بدتر؛ هنوز زیرساخت اندیشه ای و فکری برای رسیدن به جایگاه شایسته را نداریم.‌

پتانسیل های زیادی چون دانه های منفرد تسبیح داریم که نخی برای اتصال و هماهنگی شان وجود ندارد و لذا گرفتار پراکنده کاری ها هستیم.

در پایان به شما و همه آنان که دستی در تولید این نشریه وزین دارند می گویم: خداقوت، عزت زیاد، خیرپیش.

 

 

(ادامه دارد…)

 

متن کامل این گزارش را که در  200امین شماره ماهنامه بسپار  در نیمه خردادماه منتشر شده است، بخوانید.

در صورت تمایل به دریافت نسخه نمونه رایگان و یا دریافت اشتراک با شماره های 02177523553 و 02177533158 داخلی 3 سرکار خانم ارشاد تماس بگیرید. 

 

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا