اخباراخبار ویژه

گفت و گوی بسپار با آریا صادقیان، مدیرعامل پارسان پلیمر: یا قوانین را هم مثل مربی فوتبال وارد کنیم یا حداقل یادبگیریم از خارجی ها!

بسپار / ایران پلیمر پارسان پلیمر هم اکنون توسط آریا صادقیان اداره می شود. یک نسل دومی در صنعت پلاستیک که تجربه 45 ساله ای به واسطه فعالیت پدر در کارنامه دارد. این مجموعه در واردات، صادرات، تولید و توزیع انواع مصنوعات پلاستیکی و مواد تقویت شده فعالیت می کند. صادقیان می گوید: تولید و صنعت و کارآفرینی از دغدغه های ما هستند و بخشی از فعالیت پارسان پلیمر بازرگانی و بخشی تولیدی است.

بسپار- همانطور که اشاره کردید، بخشی از فعالیت پارسان پلیمر بازرگانی است. بازرگانی حوزه مواد اولیه. اول اینکه در خصوص صادرات در چند سال اخیر چه اتفاقاتی افتاده؟ اعم از محدودیت های صادراتی ناشی از قوانین داخلی، تحریم ها و همچنین بسته شدن مرزها به دلیل همه گیری ویروس کرونا و …
صادقیان: در حوزه صادرات چند اتفاق بد افتاده است که من مختصر به چند مورد اشاره می کنم؛ بعد از این که آقای ترامپ از برجام خارج شد و تحریم ها کم کم برگشت، ما ۲ اتفاق داشتیم یکی تحریم های خارجی و دیگری تحریم های داخلی. اگر بخواهیم این گونه اسم بگذاریم. این دو مساله یقه تولید را چسبیدند و به قول معروف خیلی اذیت و آزار داشتند در حوزه صادرات. درست است این تحریم ها باعث شد یکسری از قطعاتی که وارد می شد، در داخل بیشتر به آنها بها داده شود، مثل لوازم التحریر و اسباب بازی و… ، ولی واقعیت این است که در خیلی موارد عقب نشینی داشتیم.
وقتی شما می خواهید با کشورهای مختلف وارد مذاکره شوید، اون شرکت باید یک امتیاز مثبتی داشته باشد که بخواهد از ما خرید کند. ما اولا که نقل و انتقال مالی نمی توانیم داشته باشیم، دوما این که بین شما و یک شرکت خارجی که هیچ شناختی از هم ندارید، باید یا پیش پرداخت به شما بدهد تا جنس را بگیرد یا شما به همین منوال. ممکن است شما پول را بدهید ولی پولتان را بخورند یا آن شرکت خارجی بگوید اگر من پول را بدهم، از کجا معلوم شما پول من را نخورید. خب دنیا هم آمده و LC را اختراع کرده است که بانک های دو طرف ضامن هم بشوند و بانک ها با هم طرف می شوند تا جنس رد و بدل شود. ما الان به خاطر تحریم ها LC نداریم! و این باعث شده است که خیلی از معاملات از بین برود. یکی دیگر از مسایلی که به وجود آمده این است که در صادرات قیمت حمل و نقل بسیار مهم است و ما مشتریان زیادی داشتیم علی الخصوص در هند که نیترات آمونیوم و اقلام پلیمری به آنها می فروختیم که وقتی قیمت های کشتیرانی افزایش پیدا کرد، دیگر نتوانستیم این مشتری ها را حمایت کنیم و از جاهای دیگر خرید کردند. یکی دیگر از دلایلی که ما مشتری های خود را از دست دادیم برمی گشت به این که با اسم ایران نمی توانستیم مستقیم مذاکره بکنیم و حتما باید یک کشور را واسطه قرار می دادیم که این وسط هزینه کمیسیون شرکت واسطه باعث می شدو می شود که سود ما از بین برود و سود در جیب آنها قرار بگیرد.
فقط می ماند صادرات به کشورهایی مثل عراق و افغانستان که با بخش دوم تحریم ها یعنی تحریم های داخلی روبرو می شویم! منظور از این تحریم ها قوانینی هست که برای تولیدکننده داخلی گذاشته اند و دست او را بسته اند. این دسته از مشتری ها هم سیستم بانکی قوی ای به آن صورت ندارند و وقتی سیستم بانکی نباشد، عمدتا ریال مبادله می شود چون واحد پول آنها به درد ما نمیخورد، دلار و این ها هم که نمی توانند بدهند. شما فرض کن مثلا پول افغانستان یا عراق به چه درد ما می خورد؟ و اصلا آنها در بانکشان به ما پول بدهند، ما در بانک آنها حساب نداریم و مسائل پیچیده دیگر، بنابراین بهترین راه حل این بود که شما بیایید در حساب ریالی شرکت ما وجه کالا را واریز کنید تا کالا آزاد بشود.
همانطور که من قبلا هم در صحبتی که با رسانه شما داشتم گفتم، ما سال ۹۷ در ۶ ماه اول ۷.۵ میلیون دلار صادرات داشتیم. وقتی پیمان سپاری ارزی را گذاشتند، آمدند و گفتند که هرکسی که صادر می کند، باید بیاید و ارز خود را در سامانه نیما بگذارد. خب ما ارزی از عراقی ها نمی گرفتیم که بخواهیم در سامانه نیما قرار دهیم و هر کاری کردیم مشتری ها زیر بار این مساله نرفتند! البته خیلی ها بودند که برای آنها بدهی ارزی مهم نبود وجای ما را گرفتند و ما کلی مشتری خوب عراقی را از دست دادیم. بعد از برج ۵ که پیمان سپاری ارزی را گذاشتند حتی یک گرم هم نتوانستیم صادرات کنیم. تا آخر سال ۹۷ تصمیم گرفتیم که شروع به تعامل بکنیم با یکسری از این مشتری ها و یکی دو مشتری که بتوانند ارز بدهند پیدا کردیم و کل سال ۹۸ را با تلاش زیاد،توانستیم ۱.۵ میلیون دلار صادرات کنیم و ارز آن را در سامانه نیما قرار دهیم. این خود تحریمی ها ادامه دارد! ببینید ما الان ۷.۵ میلیون دلار صادرات کردیم به عراق، دقیقا از روزی که مصوبه اجرا شد ما جلوی صادرات را گرفتیم چون می دانستیم برای ما مشکل ساز می شود که مشتری دارد ریال می دهد و ما باید ارز بگذاریم در سامانه. صادرات نکردیم. از آن طرف ما واردات هم داریم. خب واردات ما به هر حال کم و بیش انجام می شد که یک روز دیدیم در گمرک جلوی کالای ما را گرفته اند به خاطر این که گفتند شرکت شما بدهی ارزی دارد! رفتیم و پیگیر شدیم که ما بدهی ارزی نداریم. دیدیم به جای اینکه تاریخ ابلاغ مصوبه را مبنا بگیرند تاریخ جلسه ای را که مصوبه صادر شده مبنا گرفته اند! طبق قانون تا یک مصوبه ای روزنامه رسمی نشده است، اجرایی نیست و این ها دقیقا تاریخ جلسه را ملاک بر از بین رفتن معافیت عراق و افغانستان قرار داده بودند.در نهایت هم ما را مجبور کردند صادرات آن یک ماه را که رقم بزرگی بود، معادلش ارز تهیه کنیم و در سامانه نیما بگذاریم و رفع تعهد کنیم.
در صادرات با توجه به تفاوت قیمت ارز آزاد و ارز نیمایی صادرات به صرفه نیست. مشکل بعدی در امر صادرات، بحث ارزش افزوده است. ما مواد اولیه را از بورس می خریم، تولید می کنیم و بعد از تولید، کالا را صادر می کنیم. خب این وسط ما ارزش افزوده داریم ۹٪. طبق قانون این ۹٪ باید به ما مسترد شود. ما سال ۹۶، ۹۷ و ۹۸ هر سال صادرات داشتیم. ۹۶ معادل ۳.۵ میلیون دلار، ۹۷ معادل ۷.۵ میلیون دلار و ۹۸ معادل ۱.۵ میلیون دلار. این صادرات صادرات اظهار شده ماست. ما صادرات زیادی داشتیم که کالای پتروشیمی بوده و این ها را خود پتروشیمی ها اظهار کرده اند. یعنی در آمار صادرات ما به حساب نمی آید ولی ما کالا را صادر کردیم. به هر حال این صادرات انجام شده و ما ارزش افزوده داشتیم که در جمع این ۳ سال مبلغ بسیار زیادی میشود که طلبکار هستیم ولی هنوز بعد از دوندگی های زیاد نتوانسته ایم حتی ۱ ریال دریافت کنیم! حالا شما حساب کنید همین مبلغ کمر یک کارخانه را می تواند بشکند یا نه؟ در بحث صادرات، نکته دیگری که هست این است که ما مواد اولیه نمی توانیم صادر کنیم چون تحت انحصار پتروشیمی هاست. شما فرض کنید که من یک کامپاندرکار، مستربچ ساز و یا خریدار مواد پتروشیمی هستم، خب من مشتری صادراتی دارم و می خواهم صادر کنم، چرا نبایستی بتوانم صادرات انجام دهم؟ خیلی از مشتری های ما می گویند که ما فلان چیز را می خواهم و ما مجبور هستیم برویم و از پتروشیمی آن محصول را تهیه کنیم. پتروشیمی هم می گوید که مشتری را رجیستر بکن و این می شود بار اول و آخری که ما با آن مشتری کار کردیم! مشتری دفعه بعد مستقیم از پتروشیمی خرید می کند. ما هزاران هزار زحمت می کشیم و در نمایشگاه های داخلی و خارجی غرفه می گیریم، حاصلش میشود ۱۰ تا مشتری. حتی مواد کامپاند و دیگر مواد را به سختی می شود صادر کرد. در حدی که ما اصلا چند سال است که دیگر این کار را نمی کنیم. چون یک بار اظهار کردیم در گمرک، گفتند این پایه اش پلی اتیلن است و پلی اتیلن هم تحت انحصار فلان پتروشیمی ها قرار دارد.
خلاصه در صادرات تحریم های داخلی و خارجی هرروز وضع را بدتر می کند. ما الان به جایی رسیدیم که داریم قید صادرات را می زنیم. الان ده ها نفر از دوستان را من می توانم نام ببرم که آنها هم به خاطر همین فشارها دست از صادرات کشیده اند. این رویه فقط اگر اختلاف ارز نیمایی و آزاد از بین برود، شاید درست بشود.
مطلبی که من می خواهم در مورد کرونا بگویم این است که یکی از عواملی بود که وضعیت صادرات را خیلی بدتر کرد. آن اجناسی که ما می فرستادیم ترکیه، انبار می کردیم و می فروختیم، مدت ها مرزها بسته بود و بعد به ترکیه باید با ترن جنس می فرستادیم و کلا این کرونا عامل دیگر ضربه به صادرات بود.

بسپار- در صحبت هایتان از واردات هم صحبت کردید. در حوزه واردات، اصولا روی واردات چه موادی کار می کنید؟ واردات تحت تاثیر چه عواملی بوده اخیرا؟
به عنوان تولیدکننده (مستربچ رنگ و افزودنی)، امروز در کشور با چه مسایلی روبرو هستید؟
فکر می کنید شعار و محدودیت های وارداتی روی صنایع پلیمر دقیقا در کدام بخش ها آسیب زننده و احتمالا در کدام بخش ها باعث پیشرفت خواهد بود؟
صادقیان: ما در گذشته ثبت سفارش می کردیم بدون محدودیت. حالا اگر آن مواد ارز دولتی می گرفت، خب بانک را معرفی می کردیم، می رفتیم بانک روی آن HS کد ارز را می گرفتیم و کالا را وارد می کردیم. هیچ محدودیتی هم وجود نداشت. ولی بعد از این مسایل، اتفاقی که افتاد این بود که ما در سامانه باید از وزارت صمت مجوز می گرفتیم. پرونده ارجاع می شد به یک کارشناس صنایع که آن کارشناس را نمی توانید ببینید. کارشناس بررسی می کند که آیا سابقه آن واردات را داشته ایدیا خیر؟ تولیدکننده هستید یا نه، این مواد را مصرف می کنید یا خیر و…. بعد از چند ماده ای که ثبت کرده اید یکی را اجازه می دهند وارد کنید! بایستی بروی ارز نیمایی بگیری، چون ارز نیمایی می گیرید، بانک می گوید من اگر بخواهم تاییدیه بدهم باید حتما ۳۰ درصد از وجهی که می خواهی خرید بکنی را سپرده بکنی و اگر کارخانه دار باشی ۱۵ درصد. حالا شما فکر کن ۱۰۰ درصد از پول جنس را باید بدهید به خریدار، ۳۰ درصد را هم باید سپرده بکنی در بانک! بعد بانک تایید اینکه شما می توانید این کار را انجام بدهید به شما می دهد و شما حواله نیمایی را دریافت می کنید. اگر ارز نیمایی به قیمت پیدا کنید در نهایت کارتان انجام می شود! خب اصولا روی این روال هرکسی از وزارت صمت می آمد تخصیصش را می گرفت دیگه کار را تمام شده فرض کرده بود و مجوز واردات را گرفته بود،  فقط بانک مرکزی باید تایید ارز را می داد که بتوانند خرید بکند. معمولا اینجا آنهایی که واردکننده حرفه ای هستند، روی این تخصیص شروع می کردند جنس را حمل کردن و جنس که نزدیک می شد میرفتند سپرده بانک مرکزی را می گذاشتند و حواله را دریافت می کردند. برای خیلی از کالاها در ۲-۳ ماه گذشته که به یک باره ارز نوسانات شدیدی پیدا کرد، بانک مرکزی تایید نداد! یعنی صنایع به ما مجوز واردات را داد  و ما آمدیم بانک سپرده مان را گذاشتیم، رفتیم توی نوبت که تایید ما را بانک بدهد و بیشتر از ۳ ماه معطل بودیم. شما فرض کنید در این ۳ ماه جنس ما به گمرک رسیده و دموراژ سنگین داریم می دهیم. ما هنوز که هنوز است یکی از تخصیص هامان بعد از ۳ ماه نیامده و منتظریم.

یکی از مسایلی که هست این است که خیلی از موادی که وارد می شود تولید داخل نداریم، از آن طرف هم به تاجر مجوز واردات نمی دهند عمدتا و به تولیدکننده بیشتر مجوز واردات می دهند. آن کارخانه دار هم که وارد می کند، از او تعهد دفترخانه ای می گیرند که شما حق نداری این جنس را بفروشی و فقط باید تولید کنی! این باعث شده که جنس در بازار زیاد نباشد. در قدیم تنوع جنس وارداتی زیاد بود و همه با هم رقابت می کردند و شرایط بهتری بود. ما که صادرکننده بودیم، به ما گفتند در قبال صادراتی که می کنید می توانید واردات کنید، ما این کار را کردیم سال گذشته ولی مشکلی که برای ما  پیش آمد این بود که بعد از مدتی آمدند گفتند نه! شما نمی توانید اگر یک میلیون دلار صادرات کردید یک میلیون دلار هم واردات کنید! فقط ۳۰ درصد را می توانید. یعنی ببینید چقدر مسخره است! من اگر ۱ میلیون دلار صادرات کنم، ۱ میلیون دلار هم واردات داشته باشم، نمی توانم از ارز خودم استفاده کنم. می گویند  ۳۰ درصد از ارز خودت، ۲۰ درصد را هم می توانید بروید اسکناس آزاد بفروشید، ۵۰ (تا ۷۰) درصد را باید ببرید در سامانه نیما بفروشید و بعد بروید همان ۷۰ درصد را گران تر از یکی دیگر بخرید! و این مساله باعث شده ما نتوانیم از ارزهای خودمان حداقل به نفع خودمان استفاده کنیم.

کلا واردات اگر درست انجام نشود، تولید کشور را خراب می کند. من با محدودیت مخالفم. بهتر است به جای اینکه محدودیت به وجود بیاوریم بازار رقابت به وجود بیاوریم. ببینید یک زمانی پلی استایرن انبساطی (EPS)  فقط  در تبریز در ایران تولید می شد که آن هم برای بسته بندی بود و به صورت کندسوز در ایران تولید نمی شد. ماهی چند هزار تن از کشورهای چین و تایوان و کره وارد ایران می شد. بعد از مدتی ۱ پتروشیمی به نام بانیار اضافه شد. بانیار به تنهایی کیفیتش در اوایل کار با محصول چینی قابل مقایسه نبود. همه عمدتا می آمدند و همان واردات را انجام می دادند. بعد تعرفه EPS را بالا بردند که همه بیایند از داخلی بخرند یعنی محدودیت به وجود آوردند. کیفیت بانیار زمانی که آمد بالا و پتروشیمی های پترومول و اسنوا وقتی اضافه شدند، دیگر آنقدر ظرفیت مازاد به وجود آورد که حتی اگر واردات سود هم می داد، هیچ کس نمی رفت وارد کند. چرا، چون می گفت آقا این همه جنس در بازار هست من برای چی بروم وارد کنم؟

این اتفاق برای پلی استایرن معمولی هم افتاد. تبریز می زد در ابتدا و تنها منبع بود ولی بعد تخت جمشید اضافه شد، محب اضافه شد و بعد پتروپاک. الان اصلا واردات چند سال هست که در پلی استایرن اتفاق نمی افتد. بنابراین شما یادتان باشد محدودیت فایده ای ندارد در واردات. ما در داخل اگر خودمان را قوی بکنیم، واردات اصلا اتفاق نمی افتد. آن کسی که می رود جنس وارد می کند، دنبال سود است، اگر ببیند اینجا انقدر جنس توی بازار ریخته که برای فروش جنس خارجی شما به زحمت می افتد، هیچ وقت نمی رود وارادت بکند. بنابراین محدودیت  دستوری واردات فقط باعث پسرفت می شود.

بسپار- از نقطه نظر قوانین و سیاست های اقتصادی کشور در مقایسه با سایر کشور های منطقه  (با توجه به فعالیتی که در ترکیه دارید) اگر تجربیاتی دارید بفرمایید. این قوانین چه طور در کشورها می توانند به کمک صاحبان کسب و کار بیایند؟ یا در کار آنها اختلال ایجاد کنند؟

صادقیان: ببینید یک زمانی در مملکت دیدند که فوتبال نتیجه نمی گیرد. رفتند مربی خارجی آوردند. اصلا برای پست دروازه بانی یا فوروارد یا… می بینم در داخل استعدادی نیست، از خارج بازیکن آورده می شود. خب چرا اینکار را نباید در بخش قوانین کشور انجام بدهیم؟ قوانین را وارد کنیم. یاد بگیریم حداقل از خارجی ها.

معضل ما این است که امروز تولیدکننده تا می آید مشکل محل تولید را حل کند، گیر دارایی می افتد. تا می آید مشکل کارگر را حل کند، گیر ارزش افزوده می افتد، تا می آید مواد اولیه مورد نیاز خود را با هزار و یک مساله تامین کند، گیر بیمه می افتد! تا می آید مشکل فروش و برندینگ خود را سرو سامان بدهد، فروش مواد در بازار ممنوع می شود … آخر شما ببینید، بانک که وام و تسهیلات نمی دهد، از بورس و پتروشیمی هم که باید نقد خرید، من تولیدکننده بدون سرمایه درگردش که از بازار مواد خودم را نسیه می خریدم الان با ممنوعیت فروش مواد دقیقا باید چه کار بکنم؟ الان فروش مواد توسط دلال و مواد فروش قدغن شده. همه چیز به جای اینکه همراه و در کنار تولیدکننده باشد، دقیقا در مقابل او هست. دست انداز درست می کنند در مسیر تولید فقط.

در ترکیه همین کشور همسایه، ما مشاور مالی داریم. آنجا مثل ایران نیست که خود شرکت ها اظهارنامه رد کنند و بعد هم هزار داستان باشد. کارمندها و مشاورین مالی قسم خورده ای هستند که برای یک یا چند شرکت بر اساس مستندات مالی، اظهارنامه رد می کنند. دولت اینها را قبول دارد مگر خلافش ثابت شود. پلیس مالیاتی دارند برای مواقعی که خلافی وجود داشته باشد، در غیر اینصورت تولیدکننده نگران علی الراس شدن نیست! دولت اظهارنامه او را می پذیرد و دغدغه ای ندارد.

 بسپار- در خصوص سامانه افق که اخیرا الزام به ورود اطلاعات فروش برای دریافت سهمیه شده، چه نظری دارید؟ موافقید یا مخالف و منتقد؟

(ادامه دارد …)

متن کامل این گفت و گو را در شماره ۲۱۵ ماهنامه بسپار که در نیمه شهریور منتشر شده است بخوانید.

در صورت تمایل به دریافت نسخه نمونه رایگان و یا دریافت اشتراک با شماره های ۰۲۱۷۷۵۲۳۵۵۳ و ۰۲۱۷۷۵۳۳۱۵۸ داخلی ۳ سرکار خانم ارشاد تماس بگیرید. نسخه الکترونیک این شماره از طریق فیدیبو قابل دسترسی است.

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا