اخبار

چرا تایرسازان بزرگ دنیا از در ایران سرمایه گزاری نکردند و نمی کنند؟

بسپار/ ایران پلیمر بازار تایر با وجود ظاهر آرامی که دارد، پیچیده نیز هست و دولت‌های غربی بیش از ما به استراتژیک بودن این کالا،‌ آن‌هم برای کشوری چون ایران پی برده‌اند.

علیرضا کافی در سرمقاله روز (یکشنبه – 24 تیرماه ۱۳۹۷ ) روزنامه دنیای خودرو، به موضوع « صنعت تایر کشور و انتقال تکنولوژی » پرداخت.

عضو شورای سردبیری روزنامه دنیای خودرو در این باره نوشت:

کوچ خودروسازان خارجی از بازار ایران،‌ همزمان باخروج آمریکا از برجام، ‌اگرچه پایانی سریع بر برنامه‌های تولید مشترک در ایران بود، اما درس‌های بسیاری را نیز به همراه داشت. رفت‌وآمد های پژو سیتروئن به بازار ایران اگرچه بارها موردتوجه رسانه‌ها و فعالان اقتصادی قرار گرفته است، اما کمتر کسی است که به تولید، ‌انتقال تکنولوژی و مشارکت در تولید قطعات مصرفی خودرو از جمله تایر توجه داشته باشد.

این روزها که برهم خوردن توازن بین عرضه و تقاضای تایرهای باری-اتوبوسی مشکلات بسیاری را برای ناوگان حمل‌ونقل عمومی ایجاد کرده است، نگاه‌های بیشتری به اهمیت این کالای استراتژیک جلب شده است. یک روز تولید داخل از امکان تامین و بی‌نیازی کشور به واردات برای برخی سایزهای خاص خبر می‌دهد و روز دیگر بازار برای همان تایر رنگ عوض می‌کند و به بازار سیاه تبدیل می‌شود!

بازار تایر با وجود ظاهر آرامی که دارد، پیچیده نیز هست و دولت‌های غربی بیش از ما به استراتژیک بودن این کالا،‌ آن‌هم برای کشوری چون ایران پی برده‌اند. در تایید آن باید به حضور خودروسازانی همچون پژو سیتروئن و هیوندای برای تولید محصولات در ایران اشاره کرد؛ شرکت‌هایی که با امضای برجام پا به بازار ایران گذاشتند و درنهایت با تهدید ترامپ مجبور به خروج از ایران شدند. اما سوال اینجاست که چرا در زمان رفع تحریم‌ها،‌ شرکت‌های بزرگ تولیدکننده تایر از میشلن فرانسوی گرفته تا بریجستون ژاپنی حاضر به سرمایه‌گذاری و همکاری با ایران نشدند؟ چرا چینی‌های پرتعداد هم حاضر به انتقال تکنولوژی به کارخانه‌های تایر ساز ایرانی نیستند؟ گویی بازار ایران را تنها محلی برای صادرات کالاهای خود می‌بینند که به هر شکل حتی در زمان تحریم‌های سخت‌گیرانه نیز قرار است از طریق کشورهای همسایه ازتایرهای تولیدیشان پر شود.

صنعت تایر کشور سال‌هاست که با استفاده از تکنولوژی‌های حتی تاریخ گذشته غربی و شرقی مشغول به تولید است. تایر ایرانی که قیمت تمام‌شده‌اش دوبرابر قیمت تمام‌شده شرکت‌های مطرح دنیاست و هنوز نتوانسته جایی برای خود در بین بازارهای صادراتی باز کند. اگرچه ایراد چندانی به صنعت تایر کشور نمی توان گرفت اما عدم هماهنگی و تعامل بین کارخانه‌های ایرانی، خود معضلی است که هیچ گاه توسط تصمیم‌سازان کلان موردتوجه قرار نگرفته است.

در این برهه گروه صنعتی بارز با تولید 30درصد از نیاز تایرهای رادیال باری اتوبوسی لقب تنها تولیدکننده این گروه محصول را در ایران یدک می‌کشد و دیگر تولیدکنندگان با وجود تمایل به سرمایه‌گذاری و ایجاد خط‌تولید تایرهای رادیال باری -اتوبوسی هنوز موفق به خرید دانش فنی و انتقال تکنولوژی از تولیدکنندگان بزرگ دنیا و حتی شرکت‌های چینی نشده‌اند.

حال سوال اینجاست که چرا صنعت تایر مانند دهه 60 که باهمدلی اقدام به انتقال تکنولوژی بین خود کردند‌، این روزها حاضر به تعامل با یکدیگر نیستند؟ چرا با وجود تمایل به سرمایه‌گذاری توسط شرکت‌های مختلف و سرمایه‌گذاران بخش خصوصی،‌ مجموعه‌های صاحب تکنولوژی گامی برای حل مشکل صنعت تایر برنمی‌دارند؟ چرا ارتباط بین صنعت و دانشگاه در این بخش تا این حد ضعیف است؟ آیا دانشگاهیان ما پس از گذشت 40 سال هنوز امکان تولید دانش و تکنولوژی ساخت تایر را به دست نیاورده‌اند؟

در این شرایط شاید هنگام آن فرارسیده باشد که سیاستگذاران و دولت‌مردان کمی ریزبینانه تر به موضوعات صنعتی و اقتصادی بنگرند و کمی بیشتر به فکر خودکفایی کشور،‌ هم در تولید محصول و هم تولید دانش و تکنولوژی باشند. آن‌هم در شرایطی که خارجی‌ها ثابت کرده‌اند در این مورد خاص تمایلی به همراهی با ایران ندارند و به راحتی می‌توانند این جسم سیاه گرد را به اهرمی برای فلج‌کردن حمل‌ونقل کشور تبدیل کنند. درست مانند سال‌های جنگ و روزهای دهه 60 با خاطره تایرهایی که کوپنی به فروش می‌رسید!

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا