اخباراخبار ویژه

نوروزانه بسپار/ گفت و گو با پلیمری های سفردوست و طبیعت گرد/ دکتر فاطمه خودکار: اتفاقی طبیعت گرد شدم!

بسپار/ ایران پلیمر فاطمه خودکار هستم، فارغ‌‌التحصیل رشته مهندسی پلیمر در مقطع دکتری از دانشگاه تربیت مدرس. بیش از 5 سال هست که در شرکت ایران یاسا تایر و رابر مشغول به کار هستم و در حال حاضر در واحد تحقیق و توسعه، بخش مواد و آمیزه این شرکت فعالیت می‌‌کنم.


یادم نمیاد از چه سنی به سفر علاقه‌‌مند شدم، از بچگی سفر به معنی گذروندن چند روز خوش همراه خانواده برای دیدن عزیزانی بود که دیر به دیر میدیدمشون. اگر بخوام بگم سفر غیرخانوادگیم از کی شروع شد، از سال 95 بود، بعد از اتمام درسم، با یه اتفاق. اوایل آذر 95 بود که یکی از دوستانم که مدت‌‌ها تلفنی با او صحبت نکرده بودم از کانادا تماس گرفت و من که خواهر او را می‌‌شناختم جویای حال خواهرش شدم که گفت فاطمه، خواهرم خودشو با کار و سفر مشغول کرده، منم سریع گفتم منو با خواهرت دوست کن. خلاصه با خواهر جان تماس گرفتم و گفت 2 هفته بعد میره شوش و شوشتر با یه تور کاردست (به نظرم خیلی مهمه توری که برای سفر انتخاب میشه کارشون رو بلد باشند و تو این زمینه سابقه داشته باشن). این شد که اولین سفر من به استان خوزستان شد با کلی جای دیدنی و تاریخی مثل چغازنبیل، سازه‌‌های آبی، کاخ آپادانا، قلعه دمورگان، پل شادروان و …

پس از آن جاهای دیدنی زیادی از شهرهای مختلف مانند گنبدکاووس، شیراز، یزد، سنندج، خرم‌‌آباد، قزوین، زنجان، کرمان، قشم، هرمز، چابهار و . . . رفتم.

 

اهل چه جور سفری هستی؟ کمپینگ یا …

هر کدوم جذابیت‌‌های خودشون رو دارن ولی هیجان و احتمال تجربه اتفاق‌‌های جدید در سفر کمپینگ بیشتر هست. به خصوص اگر سفر به صورت پیمایشی در دل طبیعت باشه. وقتی قرار هست لوازم خواب، لباس، غذا و تمام وسایل موردنیازت رو برای چند روز حمل کنی. اونجاست که وزن و ارزش و کارایی هر چیزی برات مهم میشه. خاطرم هست یه سفر پیمایشی 3 روزه طالقان به شهسوار قرار بود برم و داشتم وسایل موردنیازم رو جمع می‌‌کردم. همه سعی‌‌ام این بود وزن کوله‌‌ام بالای 10 کیلو نشه، چون باید 3 روزی حملش می‌‌کردم اونجا بود که دیدم پاوربانک 300 گرمی ضرورتی نداره و تو کل اون سفر گوشیم خاموش بود. به نظرم اگه اهل چنین سفرهایی هستین موقع خرید لوازم سفر، وزن هر چیزی رو جزو معیارهای انتخابتون قرار بدین. پیشنهاد می‌‌کنم موقع چنین سفرهایی آدم خاکی‌‌ای باشین و سخت نگیرین تا سفر به خودتون و همراهاتون به خوشی بگذره.

 

لذت ها و مخاطرات سفر

تجربه دیدن یه محل جدید، چه تاریخی، چه توی دل طبیعت؛ حس خنکی آب آبشار یا یه دریاچه تو گرما بعد از کلی پیمایش برای رسیدن بهش؛ شنیدن صدای خش خش برگ‌‌های خشک موقع راه رفتن تو دل جنگل تو روزهای پاییزی؛ تجربه خوابیدن تو دل طبیعت و دیدن آسمون پر از ستاره که هیچ وقت تو شب‌‌های تهران قابل دیدن نیست؛ حس اعتماد به نفس وقتی از پس یه سفر چالش‌‌برانگیر برمی‌‌آیی، همه اینها بخشی از لذت‌‌های سفر هست که در کنار پیدا کردن دوست‌‌های خوب و لحظات خوش کنارهم بودن، سفر رو لذت بخش می‌‌کنه. خب سفر در کنار لذت‌‌هاش می‌‌تونه مخاطراتی رو هم داشته باشه، به خصوص اگر مثل من ترس از ارتفاع داشته باشین! مثل وقتی که قراره از تنه یه درخت بالا یا پایین برید تا به جای موردنظرتون برسید یا تو مسیر پیمایش کوه جاپای کمی هست و چشمتون به ارتفاعی که توش قرار گرفتین میوفته یا وقتی قرار هست از یه پل کابل سیمی روی رودخونه رد بشید.

 

پیشنهادهایی برای شروع سفر رفتن

پیشنهاد می‌‌کنم اول با یه تور خوب سفر رفتن رو شروع کنند و بعد اگر خواستند تنهایی سفر رفتن رو تجربه کنند. اینکه تاکید دارم تور مناسب باشه برای این هست که به نظرم اولین سفر، تاثیرگذار هست. اگر به خوبی بگذره، چنین مدل سفر رفتنی رو ادامه میدین. وقتی سفر رو انتخاب کردین حتما قبلش بپرسید چه لوازمی نیاز هست و آب و هوا و دمای اونجا رو چک کنید. بعضی از سفرها آمادگی جسمانی هم نیاز داره. مثلا اگر اولین سفرتون سفر طبیعت گردی هست، نوع سبکش رو انتخاب کنین، کفش مناسب داشته باشین، کوله بردارین نه چمدون (کوله خیلی بزرگ نخرید که بخواید کلی پرش کنید، کوله حدود 40 لیتر حجم مناسبی هست)، بسته به شرایط هوا پانچو و گتر داشته باشین، پیشنهاد می‌‌کنم هر وسیله‌‌ای که براتون مهمه خیس نشه داخل یه کیسه پلاستیکی بگذارید تا اگر احیانا بارون اومد و با وجود کاور کوله و پانچو، کوله‌‌اتون خیس شد، لباس و کیسه خواب و لوازمتون خیس نشه، روزنامه باطله همراهتون باشه (اگه کفشتون خیس شد، بگذارید داخلش، یکم کمک می‌‌کنه به جذب آب و زودتر خشک شدنش)، اگه شب تو کمپ بودین و با وجود کیسه خواب همچنان احساس سرما کردین، یه بطری آب معدنی بردارید داخلش آب گرم بریزین و بگذارید داخل کیسه خواب.

 

معرفی چند مقصد جذاب

هر سفری رفتم جذابیت خاص خودش رو داشته و سلیقه‌‌ای هست ولی جاهایی که بیشتر از همه دوسش دارم یا خاطره خوشی ازش تو ذهنم برام ثبت شده اینها هستند:

  1. روستای درک زرآباد سیستان و بلوچستان که در فاصله حدود 2000 کیلومتری با تهران هست و می‌‌تونید تا چابهار با هواپیما برید و از اونجا تا روستای درک حدود 170 کیلومتری فاصله داره. این روستا محل تلاقی کویر و دریا هست و حتما باید خودتون ببینید و به عکسهاش اکتفا نکنید.
  2. جزایر جنوب ایران، حتما هرمز رو ببینید شن‌‌های ساحلش موقع شب درخشندگی قشنگی داره.
  3. خب من جاهای تاریخی رو هم خیلی دوست دارم، مسجد نصیرالملک شیراز، حسینیه امینی‌‌های قزوین، خانه لاری‌‌ها یزد، مسجد تاریخانه دامغان.
  4. آبشار لاتون تو مرز اردبیل و گیلان (سفر پیمایشی نیاز داره و مسیر پر پیچ و خم هست) و دریاچه گهر درود لرستان (دقیق خاطرم نیست چند ساعت پیمایش نیاز هست برای رسیدن بهش اما موقع برگشت چند کیلومتری مسیر سربالایی داره به اسم پنبه کار که سفر رو سخت می‌‌کنه).
  5. اگه بخوام از کویرهای ایران هم یکی رو پیشنهاد بدم کویر شهداد کرمان

البته همه جاهای دیدنی ایران قشنگ هست و حتما تو اینایی که اسم بردم جای خیلی جاها خالی هست.

 

محیط زیست و پلاستیک ها

خیلی توجه می‌‌کنم و با دیدن باقیمانده زباله‌‌ها خیلی اذیت می‌‌شم. معمولا با تورهایی که سفر رفتم، لیدر حواسش بوده از مسافرها زباله‌‌های پلاستیکی به جا نمونه، اما زباله از قبل معمولا وجود داره. عادت دارم در سفرهای طبیعت گردی، محدوده‌‌ای رو که چادر می‌‌زنیم اگر زباله‌‌ای اطرافش ببینم جمع کنم. گاهی برخی از همسفرها هم با دیدن این کار به من کمک می‌‌کنند. البته من فقط به رهاسازی پلاستیک در طبیعت حساس نیستم، حتی پوست میوه، تخمه، نان و سایر مواد خوراکی خودم را جمع می‌‌کنم معمولا به اطرافیانم هم می‌‌گم در طبیعت اینها رو نریزند، چون چهره طبیعت را زشت می‌‌کنه تا بخواد تجزیه بشه. برخی گوش می‌‌دهند و برخی می‌‌خندند و می‌‌گویند اینها جذب طبیعت می‌‌شود. همچنین این مورد فقط در طبیعت من رو اذیت نمی‌‌کنه، بلکه در داخل شهر هم ناراحتم می‌‌شم. وقتی می‌‌بینم فردی در محل پمپ بنزین قبل از اینکه سوار ماشین میلیاردیش بشه دستکش یکبار مصرفش رو به جای سطل زباله که کمی آن طرف تر هست روی زمین می ندازه، یا وقتی می‌‌بینم فردی ته مانده سیگارش را راحت از پنجره خودرو بیرون می ندازه در صورتی که می تونه یک ظرف که کمی آب داره داخل ماشین بگذاره و ته مانده سیگار رو داخل اون بندازه. نمی‌‌دونم چه کار میشه کرد، شاید بعضی از افراد تصور می‌‌کنند وظیفه یک نفر دیگه هست که زباله‌‌‌‌هاشون رو از روی زمین جمع کنه، شاید برخی از افراد تصور می‌‌کنند وقتی بخش‌‌هایی از دولت که باید کارشون رو درست انجام بدند و نمی‌‌دهند، این وسط حفظ طبیعت و حس مسئولیت در قبالش چه اهمیتی داره، شاید زمانی که باید به ما این فرهنگ رو یاد می‌‌دادند که چطور درست با طبیعت برخورد کنیم یادمون ندادند.

به نظرم هر فرد خودش رو باید تو حفظ طبیعت مسئول بدونه، وقتی به محلی میره که برداشتن زباله‌‌های اونجا برای هیچ فرد و سازمانی تعریف نشده، خودش زباله‌‌هاش رو جمع و حمل کنه، سعی کنه زباله کمتر ایجاد کنه، وقتی خرید می‌‌کنه کیسه پلاستیکی کمتری استفاده کنه یا یه کیسه پارچه‌‌ای برای خرید روزانه‌‌اش داشته باشه. آدمها خودشون باید به این باور برسن کار درست چیه وگرنه به زور باشه راه دور زدنش رو زودتر یاد می‌‌گیرن.

 

توازن و تعادل بین کار و سفر

این بستگی به خود فرد و کارش داره، بین همسفرهام، بعضی ها پرستار بودند و شیفت‌‌هاشون رو جوری تنظیم می‌‌کردند که در ماه حتما سفر برن، یا کارمند بانک بوده و با گرفتن مرخصی اومده. من خودم تا قبل از کرونا سعی می‌‌کردم ماهی یک سفر چند روزه داشته باشم و بخشی از درآمدم را به سفر اختصاص می‌‌دادم. اما کرونا همه چیز را تغییر داد.

 

(ادامه دارد …)

متن کامل این گفت و گوها را در شماره 233 ماهنامه بسپار که در نیمه  اسفند ماه ۱۴۰۰ منتشر شده است بخوانید.

در صورت تمایل به دریافت نسخه نمونه رایگان و یا دریافت اشتراک با شماره های ۰۲۱۷۷۵۲۳۵۵۳ و ۰۲۱۷۷۵۳۳۱۵۸ داخلی ۳ سرکار خانم ارشاد تماس بگیرید. نسخه الکترونیک این شماره از طریق طاقچه و فیدیبو قابل دسترسی است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا