اخبار

نوروزانه بسپار/ محمد صبرآموز: طبیعت جایی است که بشر در آن چیزی نساخته باشد یا چیزی را در آن تخریب نکرده باشد

بسپار/ ایران پلیمر محمد صبرآموز هستم. فارغ‌التحصیل رشته مهندسی پلیمر، کارشناسی ارشد از دانشگاه صنعتی امیرکبیر. سال‌ها مشاوره شرکت‌های مختلف بودم و الان هم تقریبا ۱۰ سال هست که در شرکت مترا به عنوان جانشین مدیر فنی فعالیت می‌کنم.

 

خاستگاه علاقه به سفر

آدم بعد از یک سنی، حافظه‌اش انگار هر از چند گاهی Reset می‌شود. از ۱۷-۱۸ سالگی یادم هست که این علاقه در من بود. خیلی یادم نیست که چه طور شروع شد. فکر می‌کنم علاقه به جابجا شدن و دیدن چیزهایی که آدم در روزمره نمی‌بیند،علاقه به طبیعت چیزی ست که به قول بچه‌های نرم‌افزاری در firmware  آدم هست. چیزی نیست که قرار باشد کشف بشود یا آموزش داده بشود. شاید بشود سرکوبش کرد ولی فکر می‌کنم همه آدم‌ها گرایش به  طبیعت و سفر رفتن را در خود دارند.

 

چه نوع سفری؟

ببینید کمپینگ، آفرود، طبیعت گردی و … اینها یکسری اصطلاحاتی ست که کمی بازاری شده. مثل تقسیم بندی فیلم‌های هالیوودی. آفرود را که کلا بگذارید کنار! در واقع الان در ایران راهی شده برای رفتن آدم‌هایی که شاید خیلی دانش استفاده سالم از طبیعت را ندارند و به کمک این ابزار  به جاهای بسیار بکر و دست نخورده می روند و متاسفانه آثار بدی از خود به جای می گذارند. من سفر معمولی می‌روم مثل همه افرادی که تا یک جایی با ماشین می‌روند، بعد هم با کوله‌پشتی و کمپ‌ کردن و … . من انواع سفر را از هم تفکیک نمی‌کنم. این چیزی که می خواهم بگویم شاید جواب سوال شما نباشد ولی بد نیست که مطرح بشود. من فکر می‌کنم ما که اسم گونه‌مان هوموساپین (Homosapien) هست، همان طوری که می‌دانیم به فلان پروتئین، آمینواسید یا ویتامین برای سالم بودن نیاز داریم، حالا چند ده سالی هم هست که کشف شده به تحرک داشتن هم احتیاج داریم.

من فکر می کنم دیدن مکان هایی از کره زمین که بشر در آن کار خاصی نکرده باشد، نه ساخته باشد و نه خراب کرده باشد، حتی نمی گویم خراب‌کاری نکرده باشد، فقط هیچ کاری نکرده باشد و به همان‌شکل مانده باشد، که به آن طبیعت می گوییم، مانند همان ویتامین ها نیازی است که در همه ما هست. بعد از دیدن چنین جاهایی، آدم انگار آدم سالم‌تری می‌شود. قسمت روانی این سلامت را بدیهی است که همه حس می‌کنند. قسمت‌های فیزیولوژی‌اش هم یک موقعی کشف خواهد شد. مثل این که الان کشف کرده‌اند یکسری بو‌های خاص گیاهی می‌تواند روی فیزیولوژی ما تاثیر داشته باشند و فیلدی با نام آروماتراپی ایجاد شده است. متاسفانه بیش از ۹۰ درصد جماعت شهرنشین ما خیلی حواسشان به این نیاز نیست برای همین هم هست که اصلا دنبال تامینش نمی‌روند.

 

لذت‌های سفر؟

۳۰ سال است که کوه‌نورد هستم و آدم‌های زیادی را هم علاقه‌مند به کوه کرده‌ام. در کشوری مثل ایران که زمین‌های کویری زیادی دارد و آن‌هایی هم که مسطح است، یا کارخانه است یا خانه یا زمین کشاورزی و …، کوهنوردی را یکی از معدود فعالیت‌هایی می‌دانم که شما می‌توانید با صرف زمان نسبتا کوتاهی به یک طبیعت سالم و دست نخورده برسید. کوهنوردی به معنای عام اش را خیلی کم ورزش می‌دانم و فکر می‌کنم اشتباها به این اسم جا افتاده است. واقعیت این است که کوهنوردان در کوهنوردی به خود فشار نمی‌آورند و بسیار آرام هستند و هدف اصلی نوعا برای اکثر آنها این است که طبیعتی دست نخورده ببینند. طبیعتی که در مناطق مسطح ایران بسیار کمیاب است.

 

پیشنهاد برای قدم گذاشتن در راه

ببینید طبیعت خیلی چیز کمیابی نیست، گام اول این است که افراد از خانه بیرون بیایند! کمی از به اصطلاح comfort zone   خودشان خارج شوند … که الان این بیرون زدن از خانه و خودرو انگار برای مردم خیلی سخت شده است. هنوز هم در دسترس‌ترین نوع دیدن طبیعت همانطور که گفتم، کوه‌های نزدیک محل سکونت است. خارج از حیطه کوهنوردی که بالاخره یک حداقل آمادگی جسمانی می‌خواهد، الان در ایران مد شده شرکت‌های زیادی وجود دارند که تورهای طبیعت‌گردی برگزار می‌کنند. اکثر مخاطبین آنها هم کسانی هستند که خیلی اهل فعالیت و فشار بدنی نیستند. معمولا ممکن است ۳ روز شما را تور ببرند و در طول این سه روز شما کلا ۳ کیلومتر راه نروید! اسمش هم طبیعت‌گردی است. ولی تجربه‌ی من که هم مناطق کویری زیادی را دیده‌ام و هم مناطق کوهستانی زیادی را (و به ندرت با همین تورها هم سفر کرده ام)، می‌دانم که اگر شما خیلی کم راه برید و خیلی از ماشین دور نشوید، احتمالا خیلی هم نمی‌توانید طبیعت کامل و سالم و دست‌نخورده‌ای ببینید. یک ذره باید از این پاهایی که خیلی وقت‌ها فراموش می‌شوند که اصولا چرا در بدن تعبیه شده اند، استفاده کنیم.

 

مقاصد جذاب سفر

ما کشور خیلی بزرگی داریم. یک میلیون و ششصد هزار کیلومتر مربع وسعت کشور ماست و هر گوشه‌ای از آن حتما منطقه جذابی، طبیعتی یا تاریخی دارد. الان هم در واقع با اختراع اینترنت و گوگل و این داستان‌ها شما خیلی راحت می‌توانید در هر مسیری، در هر استان و هر شهرستانی، فهرست کاملی از دیدنی‌ها و گشتنی ها را پیدا کنید. بنابراین توصیه شفاهی شاید خیلی کاربردی نداشته باشد. ولی می‌توانم در مورد عید یکسری راهنمایی کلی به شما بدهم. اگر بخواهید یک طبیعت‌گردی خانوادگی سبک داشته باشید، با توجه به اینکه حاشیه خلیج فارس تقریبا فصل گردشگری مناسبش تمام شده و گرم است، می توانید راهی خوزستان شوید که دشت است و هوا هنوز خوب است. مناطقی که ارتفاع بالای ۲۰۰۰ متر دارند، در فصل بهار هنوز برفی هستند و درست سبز نشده‌اند. فکر می‌کنم با این شرایط آدم‌ها می‌توانند پیدا کنند که کجاها دوست دارند بروند. ولی اگر بخواهم حتما جایی را معرفی کنم، در نزدیکی تهران، مسیر تهران تا ورامین و اطراف ورامین با این که اسمش منطقه کویری است، بسیار سرسبز و زیبا است که سایت‌های تاریخی خوبی هم برای دیدن دارد. مازندران و گیلان هم که دیگر لازم نیست به کسی گفته شود، مخصوصا برای استان تهران و البرزی ها که اصلا فکر نمی‌کنند که کشور شاید فقط ۱۰ درصد مساحتش مازندران و گیلان باشد! و تا تعطیل می‌شود همه به جاده های منتهی به این استاها می‌روند. منطقه الموت هم باز برای کسانی که در تهران هستند بسیار منطقه جذابی است. در عید مناطق پایین آن سرسبز و قشنگ است و مناطق بالای آن هنوز زمستانی و برف‌خیز.

 

بهترین جایی که دیده اید

من چون اهل سفر تاریخی و فرهنگی هستم، هرجا رفته ام خارج از ایران بیشتر، وقتم را روی دیدن چیزهایی که مربوط به مردم، فرهنگ و تاریخ  است، گذاشته ام. سفری دو هفته ای به روسیه داشتم و خب شهرهای خیلی معروف روسیه و سایت‌های خیلی قشنگ و تاریخی مثل سنت پترزبورگ و مسکو را دیدم. البته مدت زیادی از آن گذشته.ولی در همان حدود زمانی، یک سفر خیلی خوب ۱۰-۱۲ روزه هم داشتم به خراسان جنوبی و الان که با ۱۰ سال فاصله به آن نگاه می‌کنم، اصلا نمی‌توانم بگویم جاهای دیدنی روسیه که خب خیلی جهانی و معروف هستند و خیلی از آدم ها حاضرند بیشتر هزینه کنند و بروند آنها را ببینند، زیباتر و بهتر از جاذبه‌های تاریخی خراسان جنوبی بوده است.

فکر می کنم برای سفر هم باید سلیقه مناسب داشت. متاسفانه می‌بینم آدم‌های زیادی مخصوصا نسل جدید سلایق و ذائقه‌هایشان خیلی پرورانده نشده. چطور ما می‌گوییم در موسیقی فرد باید یک ذائقه‌ای از کودکی درونش پرورانده شود تا در بزرگسالی بتواند با یک موسیقی متفکرانه یا فاخرتر ارتباط برقرار کند، من همین را در مورد سفر و طبیعت‌گردی هم صادق می دانم. در مورد طبیعت‌گردی مثالش خیلی هم معروف است؛ خیلی از آدم ها وقتی که به استان های شمالی کشور سفر می کنند، فکر می کنند طبیعت از البرز شمالی و جنگل انبوه شروع می‌شود. در حالی که جالب است بدانید جنگل‌های انبوه شمال از نظر تنوع گیاهی خیلی پر و پیمان نیستند. چون آن جنگل فشرده باعث می‌شود نور به کف جنگل نرسد و گونه های گیاهی کمی بتوانند رشد کنند. طبیعت‌ دشتی ما نوعا می‌تواند جذاب تر باشد. من اگر بخواهم یک جا را در ایران معرفی کنم، خراسان جنوبی تا نزدیکی سیستان و بلوچستان را توصیه می‌کنم نه به خاطر این که ما در استان‌های دیگر جذابیت‌های زیادی نداریم؛ برای اینکه تجربه من نشان می‌دهد یکی از فراموش‌شده ترین مناطق گشتنی ایران است.

 

پلیمرها و طبیعت

وقتی سفر می‌روم معمولا دیگر پلیمری نیستم. یک آدم علاقه‌مند و با پشت‌کار برای گشت و گذار هستم. دور و اطراف ما از پروپاگاندا پر است … از داستان نه به پلاستیک و دنیای بدون پلاستیک و اینها. من نمی‌فهمم که چرا اصلا توجه نمی شود که هیچ پلاستیکی قدرت این را ندارد که از پتروشیمی راه بیفتد، ماشین بگیرد، برود تبدیل به فیلم شود و بیفتد وسط یک رودخانه یا کوه! یک آدم این را انداخته، یک آدمی که می‌شود کلی صفت بد برایش به کار برد و شاید مودبانه ترینش این باشد که این یک آدم خودخواه بی‌مسئولیت و نادان است.

اصلا مهم نیست آن آشغال چه باشد، در هرجای دنیا هر چیزی که از سفر در طبیعت جا بماند، چه پلیمر باشد چه غیرپلیمر بسیار بد است. ولی من نمی‌دانم چرا در ایران مد شده با یک کپی پیستی از اینترنت کلا صحبت این است که پلیمر بد است! پلیمر یک ابزاری است که بسیار به بشر و زنده ماندنش کمک کرده، به سیر شدن، سالم ماندن و به راحت زندگی کردن همه ما کمک کرده است. اگر از پلاستیک درست استفاده نشود، مثل همه ابزارهای دیگر می‌تواند عوارض داشته باشد. ما کشوری هستیم که متاسفانه یکی از بالاترین سرانه‌های کشتار بر اثر تصادفات جاده ای  را داریم. ولی هیچ‌گاه ندیده ام یک کمپینی راه بیفتد که آقا نه به ماشین! پلاستیک هیچ فرقی با یک خودرو ندارد. ابزاری است که بسیار به انسان کمک می‌کند و خیلی ساده می‌شود این ابزار را تنها به صورت مثبت استفاده کرد. قسمت منفی‌اش الان فقط همین داستانی است که یکسری آدم نادان و بی‌مسئولیت به جای اینکه پلاستیک ها را بسپارند به سیستم جمع‌آوری زباله و بازیافت، پرت می‌کنند در محیط زیست.

 

و در پایان؟

همان نکته اولیه را می‌خواهم دوباره تاکید کنم. من فکر می‌کنم طبیعت کوه نیست، جنگل نیست، کویر نیست، طبیعت هر جایی از زمین است که آدم در آن کار خاصی نکرده باشد، حتی می تواند یک زمین نساخته باشد. وسط شهر هم اگر زمینی را چند سال رها کنید، تنوع گیاهی قشنگی در آن خواهید دید. شما در جایی مثل پارک پردیسان (در مناطقی از آن که کمتر کسی می رود) در فروردین و اردیبهشت و خرداد آنقدر گل و گیاه‌های قشنگ و جذاب می بینید که شاید اصلا باورتان نشود. توصیه می‌کنم به آنهایی که هنوز فرزند آموزش پذیر دارند، از بچگی نیاز به طبیعت را به بچه یادآور شوند. در این صورت است که بچه برای رفتن به طبیعت و استفاده از آن سلیقه پیدا می کند. درست است که ما مجبوریم در جاهایی زندگی کنیم که دور و اطرافمان بتن و شیشه و آجر هست ولی جاهایی وجود دارد که اینها نیستند و بسیار خوش می‌گذرد و انسان خیلی سر حال‌تر و سالم‌تر می شود. پدر و مادر ها اگر خودشان هم این سلیقه را ندارند، خوب است آموزش آن را به بچه‌هایشان شروع کنند.

 

(ادامه دارد …)

متن کامل این مقاله را در شماره 233 ماهنامه بسپار که در نیمه اسفند ماه ۱۴۰۰ منتشر شده است می خوانید.

در صورت تمایل به دریافت نسخه نمونه رایگان و یا دریافت اشتراک با شماره های ۰۲۱۷۷۵۲۳۵۵۳ و ۰۲۱۷۷۵۳۳۱۵۸ داخلی ۳ سرکار خانم ارشاد تماس بگیرید. نسخه الکترونیک این شماره از طریق طاقچه و فیدیبو قابل دسترسی است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا