مقالات

متولی هزینه های درمان یک ملت کیست؟

پدرم دوستی دارد که همین چندی پیش، بعد از سال ها، بیش از سی و اندی سال او را دید. دوست پدرم یک به اجبار خارج نشین سال های نخست پس از انقلاب در کشور است و حالا دیگر با گذشت عمری، اجازه ی البته نه بی دغدغه ای، یافته تا بار دیگر در فضای ادبی و هنری وطن خود، به آرامی و سکوت نفسی تازه کند. همو که دستی توانا بر قلم دارد، تحت تاثیر یک بار دیگر ارتباط نزدیک و بی واسطه و هیجانی با مخاطب، بسیار دوست می داشت و دارد که بازگردد و اگر چه فرزندان خود را در فرنگ جا می گذارد که هر کدام برای خود زندگی مستقلی ساخته اند، باقی عمر را در کشورش بگذراند، در بطن همه ی آن نوستالژیاهای بی بدیل که حتی من که اصلا نبوده ام در آن زمان ها، تنها از شنیدنش بیخود می شوم. اما یکی از عمیق ترین نگرانی های او می دانید چه بود؟! “بیمه درمانی”!
هفته گذشته که دوستی از درد ناشناخته ای در یکی از نزدیکترینهایش می گفت و من و ما از این دردهای عجیب و بی سابقه و ناشناخته این اواخر بسیار دیده و شنیده ایم، باز هم دغدغه و نگرانی از هزینه های درمان و دارو رهایم نمی کرد.
می گویند هزینه های درمان در کشور سالانه بیش از 40 درصد رشد نشان می دهد و در حال حاضر سهم مردم از پرداخت این هزینه ها 70 درصد است! این متوسط در استاندارد جهانی تنها 18 درصد می باشد. تصور اینکه یکی از عزیزانم در بستر بیماری با درد دست و پنجه نرم کند و من برای تامین هزینه های مطمئن تر درمان او به در و دیوار بزنم، فکر می کنم هر کسی را دچار یک ناآرامی مفرط می کند.
هر چند سرانه بیمه در کشور هم بسیار پایین تر از استانداردهای جهانی و حتی منطقه ای است، با این حال بسیاری، از ناکارآمدی شدید بیمه های درمانی در ایران می گویند و این چیزی نیست که هر یک از ما متاسفانه در مورد خانواده، دوستان و آشنایان و یا به عنوان کارفرما در مورد افراد بیمه شده خود، از نزدیک و با تمام وجود احساس نکرده باشیم. این وضعیت در مورد بیماری های خاص و صعب العلاج که روش های درمانی ویژه ای را نیز طلب می کنند، دردناکتر و وخیم تر است. سال گذشته 80 هزار مورد سرطان جدید در کشور گزارش شده و 41 هزار مورد این بیماری منجر به مرگ بودده است. بی دلیل نیست که از سونامی سرطان در ایران گفته می شود و باز هم متاسفانه هیچ گزارش متقنی دال بر دلایل محیطی آن ارایه نمی شود و تنها به گمانه زنی هایی همچون تاثیر مهلک امواج پارازیت ماهواره ای، آلودگی های ناشی از سوخت های نامرغوب و … گفته می شود که هیچ گاه نیز از سوی مراجع مستقلی که اصولا در کشور وجود ندارند، مورد تایید قرار نمی گیرند. آمار تکان دهنده دیگری اعلام کرده که هفت درصد افراد جامعه ایران صرفا به دلیل هزینه های سرسام آور تامین سلامت، به زیر خط فقر منتقل می شوند!
­چنانکه خوانندگان قدیمی تر بسپار می دانند، چند سالی ست که بسپار بخشی از درآمدهای نوروزی خود را از محل جذب و درج آگهی های تبلیغاتی به موسسات خیریه به منظور تامین هزینه های دارو و درمان بیماران تحت پوشش این موسسات اختصاص می دهد. اسفندماه سال گذشته نیز این کمک به موسسه خیریه سمر پرداخت گردید که گزارش دقیق هزینه کرد آن توسط موسسه یاد شده، در شماره آینده منتشر خواهد شد. از تمامی دوستانی که در این جمع آوری این کمک، بسپار را همراهی کردند، بسیار سپاسگزاریم.
با این حال گمان می کنیم که امور درمانی یک ملت حتما باید توسط دولت های آنها به دقت رصد شده و تامین هزینه های آن در کنار حذف دغدغه های روانی ناگزیر، در دستور کار با اولویت آنان قرار داشته باشد.
تبسم علیزادمنیر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا