اخبار

صنعت پایین‌دست پتروشیمی؛ قربانی صادرات متانول

بسپار/ایران پلیمر نزدیک به ۶ دهه از عمر صنعت پتروشیمی در ایران می‌گذرد. صنعتی که فعالیت خود را در کشور با تولید اوره و آمونیاک آغاز کرد، اما از دو دهه قبل که راهبرد توسعه خود را به‌سوی تولید محصولات متنوع پایه تغییر داد، در دنیا به‌عنوان «صنعت پتروشیمی ایران» شناخته شد.حال ظرفیت اسمی ۹۰‌میلیون ‌تن انواع محصولات پایه و نهایی، گرچه برای صنعت یک کشور می‌تواند ظرفیتی قابل‌قبول باشد، اما برای دومین دارنده ذخایر گازی دنیا با ۱۷‌درصد از کل منابع گازی جهان، شاید خیر.

نمودار copy

تولید محصولات شیمیایی‌محور صنعت پتروشیمی ایران

از میان محصولات پایه تولیدی با احتساب 20‌درصد تولید آمونیاک و 44‌درصد متانول، وزن اصلی صنعت پتروشیمی به تولید محصولات شیمیایی اختصاص دارد، اما به غیر‌از اوره برای مورد اول و تعدادی محصول خاص چون فرمالدهید، صنعت متانول در حوزه پایین‌دستی گروه خود از توسعه چندانی برخوردار نبوده‌است.

عدم‌تناسب بین درآمد و مسوولیت واحدهای واگذار‌شده

هرچند علت این امر می‌تواند فقدان سرمایه‌گذاری یا بهانه‌‌‌‌‌های مشابه آن باشد، اما آنچه حائزاهمیت است اینکه در هنگام واگذاری واحدهای پتروشیمی به‌ویژه متانولی‌ها و تشکیل هلدینگ‌های غول‌پیکر، ماموریت و چشم‌‌‌‌‌اندازی متناسب با درآمد و مسوولیت اداره و مدیریت واحدهای واگذارشده تعریف نشده‌است. به‌رغم علاقه مالکان این واحدها به توسعه و صادرات محصول خام، به‌نظر می‌رسد تنها بخش بالادست این صنعت مورد‌توجه هلدینگ‌داران بوده و حتی در بازخوانی ماموریت و چشم‌انداز‌‌‌‌‌ها، علاقه‌ای هرچند اندک یا حتی نیم‌نگاهی به بخش توسعه میان دست آن نیز نشده‌است، چراکه ایشان این وظیفه را مختص دولت می‌دانند و نه در حوزه مدیریت‌های خود.

در شرایط کنونی، ظرفیت تولید محصولات پایه در صنعت پتروشیمی کشور معادل 32‌میلیون ‌تن درسال بوده که 44‌درصد آن به تولید متانول اختصاص دارد، در حالی‌که همین ظرفیت در تولید جهانی حدود 884‌تن در سال‌است که سهم متانول حدود 16‌میلیون‌تن است. از این‌رو می‌توان به‌سادگی دریافت تولید متانول در صنعت پتروشیمی ایران بیشترین سهم را درمیان محصولات پایه داشته که از قضا کمترین سهم را در بخش میان‌‌‌‌‌دست و صنایع پایین‌‌‌‌‌دستی پتروشیمی دارد.

اگر سهم ظرفیت 44‌درصدی تولید متانول را با سهم 24‌درصدی تولید اتیلن و سهم 4‌درصدی پروپیلن در صنعت پتروشیمی مقایسه کنیم که منجر به تولید انواع پلیمرها و به‌تبع آن توسعه صنایع پایین‌دست می‌شوند، به نیکی در‌می‌‌‌‌‌یابیم که مالکان واحدهای متانول به‌رغم داشتن مقام اول تولید، برخلاف مالکان واحدهای پلیمری، تمایل عجیبی به صادرات این محصول داشته و دارند. شاید آنچه این تمایل به صادرات را تشدید کرده‌است، خوش‌بینی نسبت به افزایش سود واحدهای متانولی و پیش‌بینی افزایش تقاضا برای متانول است که بر اساس برآوردها در 5 سال‌آینده با رشد سالانه 3‌درصد، افزایش تقاضای 14‌میلیون تنی برای آن پیش‌بینی می‌شود.

از معمای خوراک تا توسعه پایین‌‌‌‌‌دست

در این میان، بسیاری از تولید‌کنندگان بالا‌‌‌‌‌دست پتروشیمی و هلدینگ‌‌‌‌‌ها، مواردی چون مقایسه با ابر تولید‌‌‌‌‌کنندگان متانول در جهان و قیمت خوراک را محل مناقشه خود با دولتمردان قرار می‌دهند. تولیدکنندگان بزرگ متانول در جهان، اساسا چندملیتی بوده و واحدهای متمرکز در یک کشور یا یک منطقه ندارند. از این‌رو نمی‌توان مقایسه‌ای معنا‌دار بین این شرکت‌ها و تولیدکنندگان داخلی تعریف کرد. یک شرکت بین‌المللی که واحدهای تولیدی آن از خاور‌‌‌‌‌ دور تا انتهای آمریکای‌لاتین فعال هستند، فقط بر اساس معیارها و قوانین بین‌المللی و طبق قراردادهای مشخص، نرخ و نحوه دسترسی به خوراک گاز را مشخص می‌کند.

از سوی دیگر، درخصوص تکمیل زنجیره ارزش هم نکته جالب اینجاست که به‌رغم ظرفیت تولید سالانه حدود 14‌میلیون‌تن متانول در کشور، این محصول نمی‌تواند آنچنان‌که باید، با مجموع ظرفیت تولید حدود 9‌میلیون‌تن اتیلن و پروپیلن، در بخش صنایع پایین‌دستی نقش داشته باشد و این فاصله تناژ تولید و موثر نبودن در بخش پایین‌‌‌‌‌دست، بسیار حائزاهمیت و محل سوال است. در سال‌گذشته نزدیک به 2/ 4‌میلیون‌تن انواع پلیمر از کشور صادر شد و به‌نوعی می‌توان گفت موتور محرکه صنایع پایین‌دست دربخش پلاستیک و پلیمرها، تنها 7/ 3‌میلیون‌تن خوراک را به خود اختصاص داده‌است، به‌طوری‌که تاثیر همین میزان خوراک پایین‌دست را می‌توان در نمایشگاه «ایران پلاست» شاهد بود. حضور بیش از 1300 واحد فعال در صنعت پایین‌دست پلیمر در این رویداد می‌تواند گواهی بر موفقیت صنعت پلیمری در کشور باشد.

اما آنچه که نگاه به تکمیل زنجیره متانول را کمی پیچیده‌تر می‌کند، مقایسه تولید‌کنندگان داخلی با نگاه و استراتژی تولید‌‌‌‌‌کنندگان خارجی است؛ به‌عبارتی تولید‌‌‌‌‌کنندگان داخلی متانول به‌دنبال ایده صادرات بهتر از توسعه و تکمیل زنجیره ارزش هستند و این امر را گرفتاری بزرگ با ادعای «متانکس» می‌دانند.

معرفی اجمالی متانکس

«متانکس» (شرکت صنایع شیمیایی کانادایی)، به‌عنوان بزرگ‌ترین تولیدکننده متانول جهان با 11‌واحد تولیدی در 6‌سایت و ظرفیت نصب 3/ 9‌میلیون تن، در سال‌2021 نزدیک به 13‌درصد از کل بازار 90‌میلیون تنی متانول جهان را به خود اختصاص داد. همچنین این شرکت با احداث ‌واحدی به ارزش 3/ 1‌میلیارد دلاری در لوئیزیانای آمریکا، قصد دارد ظرفیت تولید خود را تا سال‌2024 به 1/ 11‌میلیون ‌تن افزایش دهد. پراکندگی واحدهای تولیدی «متانکس» در سراسر دنیا از شیلی تا نیوزیلند و پیچیدگی‌های خاص در دسترسی به خوراک گاز طبیعی برای واحدهای تولیدی، این شرکت را وادار کرد تا در سال‌2021 دو واحد تولیدی در نیوزیلند و ترینیداد را با ظرفیت تولید سالانه 25/ 1‌میلیون ‌تن و یک واحد را در مصر به دلایل غیرفنی متوقف کند.

بنابراین، موضوع جهانی «کمبود خوراک» و محدودیت دسترسی به آن برای واحدهای تولیدی، امری قابل پیش‌بینی است که شرکت‌های بزرگ در تمامی دنیا با آن دست‌وپنجه نرم می‌کنند، اما فراموش نکنیم که ویژگی منحصربه‌فرد «انعطاف‌پذیری مدیریتی» به‌همراه «تسلط بر منابع بین‌المللی» می‌تواند تولیدکنندگان و هلدینگ‌‌‌‌‌ها را از بن‌بستی به‌نام تامین خوراک نجات دهد. «متانکس» که مورد مثال و زبانزد بسیاری از تولیدکنندگان کشورمان نیز هست، در سال‌2021 از ظرفیت3/ 9‌میلیون تن، تنها موفق به تولید 5/ 6‌میلیون ‌تن شد که این میزان ‌برابر با 70‌درصد ظرفیت اسمی آن است. پس ملاحظه می‌کنیم که جنس مشکلات تولید‌کنندگان در سراسر دنیا شبیه به یکدیگر است، ولی راهکارهای آنها بسیار متفاوت از هم.

از منظر قیمت‌گذاری نیز فشارهای مشابهی به تمامی تولیدکنندگان در سراسر دنیا وارد می‌شود. سوال اساسی اینجاست که آیا تولیدکنندگانی که گاز طبیعی را با حداقل هزینه در محل یا نزدیکی واحد خود دریافت می‌کنند، از تولید‌کنندگان متانول در چین که زغال‌سنگ را در غرب کشور، استخراج و به شرق انتقال می‌دهند تا آن را طی فرآیندی به متانول (براون متانول) تبدیل کنند، بیشتر متضرر می‌شوند؟ شرکت‌های بزرگ تولیدی چون «متانکس» با سرمایه‌گذاری‌ میلیارد دلاری در کشورهای صاحب گاز طبیعی، قراردادی منعقد می‌کنند که 60 تا 70‌درصد آن در پیوند با قیمت متانول بوده و مابقی بر اساس قیمت شاخص‌هایی چون «هنری هاب» است، گرچه این شاخص ممکن است در شرایط فعلی در سطح پایین و در حدود 11 سنت به ازای هر متر‌مکعب برآورد شود، اما به‌خاطر داشته باشیم که در ماه نوامبر یعنی کمتر از دو ماه گذشته، این شاخص بالای 7 دلار به ازای mmbtu بود.

به‌عنوان مثال ؛ برای تولید یک‌تن متانول، 28 تا 31 (mmbtu) خوراک گاز موردنیاز است و در بحران انرژی سال‌2022 شاخص قیمت «هنری هاب» تا 25 دلار نیز افزایش یافت، به‌طوری‌که قیمت تولید یک‌ تن متانول در اروپا تا مرز 700 دلار نیز رسید. پس چگونه است که با محاسبه برخی کارشناسان، تولید‌کنندگان جهانی متانول از خوراک تقریبا ارزان بهره‌مند هستند؟ حال و در شرایطی که قیمت گاز رو به کاهش است و به زیر 3 دلار به ازای mmbtu، رسیده و به‌تبع آن قیمت تولید متانول برای تولیدکنندگان خارجی نیز کاهش یافته، انصاف نیست که بگوییم قیمت خوراک در همه‌جای جهان جز ایران ارزان‌تر است.  به بیانی دیگر، نمی‌توان برای شاخص‌های جهانی، قیمت‌های ثابت را لحاظ کرد ؛ مگر آنکه در قرارداد خوراک این نکته به صراحت قید شده باشد. 6‌ماه پیش تولیدکنندگان اروپایی و آمریکایی به دلیل رکوردشکنی بی‌سابقه قیمت گاز، واحدهای خود را به‌صورت نیمه‌تعطیل درآوردند، اما در شرایط فعلی و با توجه به کاهش قیمت جهانی گاز و بازار نسبتا آرام اروپا و آمریکای‌شمالی، به‌نظر می‌رسد سود خوبی هم نصیب آنها خواهد شد.

لزوم همه‌‌‌‌‌جانبه‌‌‌‌‌گرایی در تولید

نتیجه آنکه در بحث تولید هر دو روی سکه را باید دید. به‌طور کلی نمی‌توان انتظار سود بالای همیشگی را داشت و اساسا میانگین تولید در یک بازه زمانی یکساله را باید مورد‌توجه قرار داد. البته پر واضح است که نقش مدیریت آشنا به فضا و روابط بین‌المللی در راستای تامین خوراک و فروش محصول در بازارهای جهانی، اهمیت و ضرورت بیشتری دارد. نکته دیگر؛ بازار هدف متانول «ایران» است. به‌خوبی می‌دانیم که درمیان بازارهای چهار‌گانه متانول جهان، چین در شرایط کنونی دارای پایین‌ترین سطح قیمت است و قیمت متانول در این بازار به ازای هر‌تن 370 دلار برآورد می‌شود. در بازار آمریکا نیز قیمت متانول، به ازای هر‌تن نزدیک به 570 دلار و در اروپا نیز حدود 470دلار برآورد می‌شود. به‌عبارتی، درحالی‌که مقصد نهایی 90‌درصد متانول صادراتی ایران، کشور چین است، پر واضح است که با توجه به روند فعلی بازار، منافع کمتری نصیب تولید‌کنندگان کشورمان می‌شود.

البته نباید از یاد برد، قیمت متانول در بازار چین در ابتدای 2021 به یکباره افزایش چشمگیری داشت و به مرز 600 دلار به ازای هر‌تن رسید. این شوک افزایشی قیمت به‌دنبال رکود اقتصادی و پاندمی کرونا در 2020 بود که باعث توقف تولید بسیاری از واحدها شد.   در سال‌2021 تقاضای جهانی متانول رشد چشمگیری داشت و همین دلیلی بود که یکباره قیمت متانول به حداکثر میزان خود برسد، اما پس از ثبات نسبی و آهسته‌شدن آهنگ رشد اقتصادی، قیمت‌ها به حالت تعادل بازگشت. در شرایط فعلی قیمت تجارت متانول بازه 350 تا 400 دلار را به ازای هر‌تن تجربه می‌کند. البته همانطور که پیش‌تر ذکر شد، این نکته را نباید فراموش کرد که به لحاظ منطقه‌ای، تغییر قابل‌توجهی در قیمت متانول را شاهد هستیم، تغییراتی که بازار آمریکا، اروپا، چین و آسیا -پاسیفیک را شامل می‌شود.

گرچه بازار چین، پایین‌ترین سطح قیمت‌ها را در شرایط فعلی داراست و بسیاری از تولید کنندگان، «تحریم» را علت «تک مقصد» ‌بودن صادرات عنوان می‌کنند و رویکرد تولیدکنندگان هم به‌سوی این بازار است، ولی این پرسش اساسی مطرح است که چطور در ژانویه2022 بر اساس گزارش IHS Markit، درخصوص هزینه حمل، آربیتراژ و میانگین حاشیه سود صادرات متانول بر اساس مناطق هدف، بیشترین حاشیه سود به تولید‌کنندگان متانول خاورمیانه در صادرات به آسیای جنوب‌شرقی با متوسط قیمت 296 دلار بر‌ تن بود؟ در آن بازه زمانی تولید‌کنندگان داخلی متانول، بحث بالا‌بودن قیمت‌های خوراک را مطرح نکردند، در حالی‌که حاشیه سود صادر‌‌‌‌‌کنندگان آمریکای‌جنوبی و شمالی به مقصد چین به‌طور متوسط 156 تا 164 دلار بر‌تن بود که به‌طور قابل‌ملاحظه‌ای از سود صادرکنندگان خاورمیانه کمتر بوده‌است.

نگاهی به صنعت متانول کشور

آیا این استدلال از سوی تولید‌کنندگان متانول کشورمان منطقی است که چون بازار هدف ما، قیمت پایین‌تری نسبت به سایر مناطق دارد، باید خوراک ارزان‌تری را نیز دریافت کنیم؟ در صورتی‌که ابتدای سال‌گذشته میلادی بیشترین سود را نسبت به صادرکنندگان سایر مناطق داشته‌اند. نکته آخر، ضرورت توجه هلدینگ‌ها و تولیدکنندگان متانول به صنایع پایین‌دست و تکمیل زنجیره ارزش است. هر شرکت و سازمانی راهبرد و سیاست‌های مختص به خود را داراست. به‌عنوان مثال مدیریت «متانکس» با «باسف» آلمان تفاوت راهبردی دارد. یک شرکت از پایه‌ای‌ترین محصولات تا پیچیده‌ترین ماده‌شیمیایی را تولید می‌کند، در حالی‌که شرکت دیگر فقط در حوزه بالادستی فعال است. به‌عبارتی؛ قرار نیست شرکت‌ها و تولید‌کنندگان در سطح جهان مدل توسعه یکسانی داشته باشند.

در دو دهه گذشته در ایران زیرساخت‌های توسعه بخش بالا‌دست پتروشیمی توسط دولت پایه‌ریزی شده‌ و در شرایط فعلی نیز نگاه به تکمیل زنجیره ارزش بسیار ضروری و حیاتی است؛ زیرا اشتغال و افزایش تولید ناخالص ملی بستگی مستقیمی به این رویکرد دارد. رویکردی که بسیاری از همسایگان خارجی به‌رغم عدم‌تولید محصولات پایه، اما به دلیل راهبرد منسجم در بخش پایین دست، بر ایجاد ارزش‌افزوده بالاتری متمرکز شده‌اند. بدون‌تردید، متانول سهم عمده‌ای در توسعه آینده صنعت پتروشیمی ایران دارد. محصولی که با ترکیب با بنزین یا حتی به‌صورت خالص، می‌تواند به‌عنوان سوخت پاک با حداقل انتشار گروه کربنی و نیتروژن مورد‌استفاده انواع خودروها باشد؛ همان خودروهایی که هم‌اکنون در چین، استرالیا و انگلستان مشاهده می‌کنیم.  متانول می‌تواند آینده اقتصاد، حمل‌ونقل و صنعت ایران را دگرگون کند و چه خوب که در این جهش بزرگ همه تولیدکنندگان سهیم باشند و به‌جای درخواست خوراک ارزان؛ اشتغال و رفاه مردم را نیز لحاظ کنند.

 

نسرین علیپور /کارشناس صنعت پتروشیمی

دنیای اقتصاد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا