اخباراخبار ویژه

سرمقاله شماره 239 ماهنامه بسپار/ چرا تفکر بین المللی مهم است؟

بسپار/ایران پلیمر  دنیاگیری کرونا دوباره به مرزها جان داد. هر چند موقتی اما این چالش جدی را پیش روی جوامع مختلف گذاشت که این اتفاق در هر زمان دیگری و به شکل های دیگر ممکن است قابل تکرار باشد و باید برای آن فکری کرد.
به نظر می رسد شرایط از آن زمان که اندیشمندان از جهانی شدن و تضعیف یا حذف خرده فرهنگ ها در عصر اینترنت و فناوری های ارتباطی هر روز رو به توسعه و پیشرفت، سخن می گفتند، تا حدودی تغییر کرده است. حتی در جاهایی ورق به نفع تبادلات فرهنگی جدی و برآمدن برخی فرهنگ های کمتر شناخته شده در جهان، برگشته است.
در هر حال این موضوع برای هر فرد تا هر مملکتی دربردارنده نکاتی مهم برای آینده است.

در فضای دانش و به دنبال آن، صنعت و تولید یا عکس آن، هر طور که ببینیم، یکی از شاخص های رشد و توسعه ی گاها دور از پیش بینی ها، بی تردید در سایه ارتباطات فراملی حاصل شده است. تبادل دستاوردها و استفاده متقابل دانشمندان از امکانات ذهنی و تجهیزاتی در سایر نقاط فیزیکی، و تعاملات تیمی از چندگوشه دنیا، ساختارهای پیشرفت را نه بر بسترهای حداقلی، که بر پله های بالاتری بنا نهاده. این ارتباطات پینگ پنگی و گردش اقتصادی مدیریت شده توسط بخش خصوصی عمدتا، دنیاهای جدیدی را پیش روی انسان گذاشته، فراتر از زمین حتی.
البته که خیلی از ما دغدغه های اخلاق مدار برای عدالت محور بودن یا نبودن این پیشرفت ها داریم ولی آنچه که محرز است، متوقف کردن این روند در توان کسی یا کسانی – جز دارندگان قدرت های مالی تکتاز – نیست.
اما همراهی کردن نفع جویانه ملی و اولیه، و سپس شکل دادن به آن، چنانکه در بسیاری از کشورها می بینیم، شدنی است.

فکر نمی کنم در میان ما کسی شبهه ای در ناکارآمدی سیاست های در هر زمینه ای حاکمیت داشته باشد. راه این است که بسیار بگوییم. برای هر تغییری ابتدا باید با آسیب شناسی وضع ناخواسته و ناخوشایند موجود، تحلیل موقعیت ها و تطبیق آن با روندهای جهانی منتخب، پیشنهادهایی برای اصلاح سیاست ها و قوانین داد. می دانیم که نه تشکل های صنفی و نه احزاب سیاسی در کشور دارای ابزار فشار مثبت و اثربخشی کافی نیستند، اما با کنار هم قرار دادن مطالبات دانش محور شاید بتوان به آن نزدیک شد.
شاید در سالی که به نام حمایت از فعالیت های دانش بنیان نام گزاری شده، تدوین نقشه راه اقتصادی دانش بنیان برای کشور بیش از هر زمان دیگری بتواند از میان همه هیاهوها جان به در برد و به جایی برسد. داده های رسمی کشور هر چند از عدم تحقق 70 درصدی برنامه توسعه ششم کشور می گویند و این می تواند عمیقا دلسرد کننده باشد، اما هشداری هم هست برای نیاز به تغییر جدی در برنامه ریزی ها، رویکردها و عملکردها. اینجاست که متخصصین و دانش باید به کمک بیاید.

جز این راهی نیست. شناخت الگوهای موفق جهانی در هر بخش از صنعت و سپس منطبق سازی آن با شرایط بومی کشور و ارایه پیشنهادهای کاربردی و اجرایی و البته باز هم بسیار گفتن و بسیار جنگیدن برای پیشبرد خواست های معقول و منطقی ملی راهی است که همچنان باید رفت. برای بقا. ما نه تنها در ارتباطات فراملی که به دلایل عمدتا سیاسی در زمینه های فناورانه از ما دریغ می شود، که در استفاده از ظرفیت های موجود داخلی میان بخش های مختلف تولید دانش در کشور، به دلیل ضعف در زیرساخت های لازم برای ایجاد ساختارهای داده ای بزرگ با محدودیت های جدی مواجه هستیم. بدون نگاه به روندهای جهانی، نمی توان انتخاب خوبی برای فردا داشت.

تبسم علیزادمنیر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا