مقالات

دنیای آینده چه شکلی است؟

 امسال هم ما تلاشمان را کردیم، مثل همه این سالها در بسپار و در دایره بسته ی خودمان. شاید این – خوشایند نیست که بگویم تنها – اشکال ما هم همین بود. احتمالا ما “مرد” دنیاهای بزرگتر نیستیم (این واژه مفهوم جنسیتی ندارد).

به نظرم این هم می تواند یک روش و سبک زندگی باشد. هر کس چارچوب های اخلاقی دارد که اتفاقا در ذات انسانی همه ی ما مشترکات آن بسیار و تفرقات آن اندک است (من اصلا فرقی نمی بینم). می شود از خود شروع کرد و از دنیای کوچک اطراف خود و به شکل و نامی که این روزها می شنویم شاخه ای آن را گسترد و دنیای بزرگتری را پاک کرد. دولت و دولت هایی را، جهانی را. نمی شود؟

من هم مثل خیلی ها احتمالا، علاقمندم که ببینم آینده دنیا چگونه خواهد بود؟ نمی خواهم صرفا فکر کنم که از نقطه نظر مادی چه طور تمام می شود، با تغییرات اکولوژیک یا برخورد اجرام کهکشانی یا خاموش شدن خورشید یا به دست خود ما با سلاح های هسته ای یا با رهبری ربات ها و هوش مصنوعی یا … اصلا اینکه می گویند عالم در حال مرگ تدریجی است، ذهنم را خیلی مشغول نمی کند. بیشتر دلم می خواهد بدانم روندی که دنیا در رفتارهای انسانی پیش گرفته تا کجا می رود و چگونه.

معتقد نیستم که دنیا روند رو به بهبودی دارد. امسال در گوشه و کنار دنیا دیدیم که توده ی مردم تصمیم های درستی برای آینده نگرفتند و اتفاقا رهبران دنیا هم.

جنگ های داخلی همچنان و به شکل پیچیده تری، کشورهای بیشتری را در خاورمیانه و افریقا درگیر کردند. تبعات مستقیم و غیرمستقیم این نبردها تا سالها هزاران هزار نفر را حتی در کشورهایی دورتر و به ظاهر آرمانی تر، تحت تاثیر قرار داده و خواهد داد.

کم سوادی امسال به شکل مدرنی دست کم در اطراف ما توسعه پیدا کرد. آن هم با ابزارهای مدرن و نرم افزارهای فریبنده که استفاده درست هم از آنها ممکن بود ولی ما راه حل آسانتر را انتخاب کردیم. اصلا قبول کنیم که این تنبلی دارد خود ما را و بچه های ما را و زندگی شان را می بلعد.

بیشتر وقت گذاشتیم و کمتر دریافت کردیم. چرا؟ چون تشخیص اطلاعات و اخبار درست و واقعی در میان آن انبوه انبوه داده هایی که بمبارانمان کرده و می کند، خیلی سخت بود و هست. حتی گاهی به نظر می رسید خود بنگاه های خبرپراکنی هم بدون ایده و استراتژی در حال انتشار مواردی هستند که در یک مسابقه ی بی معنی آن را ناگزیر می دانند.

درک و برداشت من این است که کمتر فکر می کنیم و در تعجیل عجیبی برای رسیدن به چیزی یا چیزهایی هستیم که گاها نمی دانیم و این خیلی مهم است. کاش می شد از کودکی و در مدارس فرآیند درست فکر کردن را به بچه ها یاد بدهیم. شدنی است و البته آخرین در سازوکار فعلی آموزشی ما. این شاید همه چیزی باشد که مردم دنیا به آن نیاز دارند. نه اینکه پیش از هر کاری به طور بدیهی فکر کنیم، روش فکر کردن و نتیجه گرفتن از آن شاید مهم تر باشد. چینش اولویت ها و دیدن جوانب مختلف یک رویداد حتما در ساختن و شکل دادن به دنیایی بهتر نقش دارد. ما هم در تصویری که از آینده می شود داشت، موثریم.

 

تبسم علیزادمنیر

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا