اخبار

جایگاه ایران در چهار ضلع پتروشیمی دنیا

بسپار می نویسد، مدیرعامل منطقه ویژه پتروشیمی ماهشهر با بیان اینکه خام فروشی، ارزان فروشی و دائم فروشی رویکرد مناسبی در مسیر توسعه کشور نیست، تأکید کرد: برقراری ارتباط بین حلقه های پیشین و پسین صنایع کشور بویژه در صنعت پتروشیمی ضروری است.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم، صادرات صنعت پتروشیمی در طی سالهای گذشته با روندی رو به رشد از نظر حجم مواد صادراتی مواجه بوده که این افزایش کمی افزایش ارزآوری نیز برای کشور به همراه داشته است. اما با نگاهی دقیق به آنچه گذشت می بینیم 100 درصد صادرات مواد پتروشیمی که آمار هر ساله آن از سوی مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران اعلام می شود خام فروشی است.

به عبارت دیگر ایران با افزایش صادرات خام مواد پتروشیمی، توسعه اشتغال و ارزش آفرینی تبدیل این مواد به مصحولات نهایی را به صورت ارزان تقدیم به دیگر کشورها می کند در حالی که این ارزش آفرینی اگر در داخل کشور انجام گیرد می تواند وضعیت اقتصادی کشور را زیر و رو کند.

خام فروشی در تمامی صنایع کشور به ویژه در صنعت پتروشیمی به نقطه ای رسیده که مقام معظم رهبری نیز که مهمترین مسائل روز کشور را هر از گاهی به مسئولان اجرایی کشور گوشزد می کنند در سخنان خود به لزوم توجه مسئولان به توقف خام فروشی و صادرات محصولات نهایی به جای مواد خام تأکید داشتند.

در خصوص چرایی حرکت کشور به این سمت و راهکارهای جدایی از مسیر خام فروشی با علی یزدانی که یکی از مدیران با سابقه و کارشناسان خبره صنعت پتروشیمی کشور بوده و هم اکنون مدیرعامل منطقه ویژه پتروشیمی ماهشهر است به گفتگو نشسته ایم. این گفتگو بدین شرح است:

آیا با خام فروشی می توان به توسعه رسید، چرا این رویکرد در کشور ما پیگیری شد؟

یزدانی: مطمئنا خام فروشی ، ارزان فروشی و دائم فروشی رویکرد مناسبی در مسیر توسعه کشور نیست. تجارت منابع طبیعی و معدنی در دنیا روز به روز افزایش می یابد و از مرز رشد سالیانه 6 درصد پیشی گرفته است. از جنگ جهانی دوم به اینطرف ما شاهد رشد حدود 6 تا 7 درصدی در تجارت این منابع از کشورهای فقیر و در حال توسعه به سمت کشورهای توسعه یافته و صنعتی هستیم. یعنی کشورهای فقیر و توسعه نیافته بدلیل ناتوانی در دسترسی به دانش فنی تبدیل و استفاده از مزایای ناشی از منابع تولید، سالهاست که مجبور شده اند با تولید انبوه منابع طبیعی و معدنی خویش بصورت خام فروشی، ارزان فروشی و دائم فروشی آن به کشورهای توسعه یافته و صنعتی با درآمد پائینی که از این راه بدست می آورند از رفاه پائینی برخوردار شوند.

دو سوی این تجارت نابرابر ( چرخه معیوب ) دو گروه قرار دارند که لازم است با شناخت آنها در تبیین راه توسعه کشور برنامه ریزی مناسبی انجام پذیرد: طرف اول این چرخه کشورهائی قرار دارند که از نعمت خدادادی منابع طبیعی و معدنی عظیمی برخوردار هستند، کشورهائی که فقیر یا در حال توسعه اند، فاقد دانش فنی تبدیل منابع خود به ارزش افزوده و تولید ثروت هستند، در رأس این کشورها، کشورهای آفریقائی و قاره سیاه قرار دارد و در مرحله بعد بخشی از کشورهای آمریکای لاتین، اقیانوسیه و برخی از کشورهای آسیا قرار دارد. مشخصات عمومی این کشورها این است: صادرات ارزان منابع طبیعی و معدنی، رفاه پائین، بیکاری، واردات تولیدات کارخانه ای از خریداران منابع طبیعی و معدنی خود ( کشورهای توسعه یافته و صنعتی)، فاقد دانش فنی تبدیل منابع به ارزش افزوده و سایر مسائل سیاسی و اجتماعی که مربوط به بحث ما نیست.

اما طرف دیگر این چرخه کشورهایی قرار دارند که اگر چه از منابع تولید منابع طبیعی فاصله بسیار زیادی دارند ولی با توسعه ناوگان حمل و نقل بین المللی خود و اتکاء به دانش فنی و توسعه صنعتی خود این منابع را بصورت خام و ارزان خریداری و وارد صنایع و کارخانجات خود می نمایند و پس از پردازش و تولید کالای مورد نیاز بازارهای جهانی، محصولات خود را به چندین برابر بفروش میرسانند و از این راه علاوه بر ایجاد ارزش افزوده و رفع نیازهای داخلی خود، مازاد بر تولید را به کشورهای فاقد دانش فنی بویژه فروشندگان مواد خام ( چرخه اولی ها) صادر نموده و باعث وابستگی بیشتر این کشورها به خود می شوند.

آمارهای منتشره نشان می دهد که بعد از جنگ جهانی دوم تاکنون این چرخه روز به روز معیوب تر و معکوس تر میشود و کشورهای توسعه یافته و صنعتی روز به روز این چرخه را بسته تر و پیچیده تر می کنند، بطور مثال تجارت جهانی منابع طبیعی و معدنی از سال 1950 تا کنون 60 برابر بیشتر از تولیدات کارخانه ای، 70 برابر بیش از محصولات کشاورزی و 10 برابر بیش از سوخت و مواد معدنی است. واقعا سرسام آور است و نشان می دهد دو طرف این چرخه چه وضعیتی دارند، در این چرخه کشورهای آمریکای شمالی ، اروپا و برخی از کشورهای آسیایی از قبیل ژاپن ، کره، چین و…. را میتوان نام برد.
متأسفانه در کشور ما هم این چرخه دارد کار خودش را میکند و پس از یک قرن از ملی شدن صنعت نفت کشور و ایجاد صنایع مختلف بزرگ و کوچک در کشور ، ما در عمل شاهد خام فروشی ، ارزان فروشی و دائم فروشی منابع طبیعی و معدنی کشور بوده ایم.

گفته می شود ایران جزو کشورهای برتر دنیا در دارا بودن منابع طبیعی است

یزدانی: بله، ما جزء 20 کشور نخست دنیا در بخش کانی و فراورده های معدنی هستیم. 68 نوع ماده معدنی تولید میکنیم و تنوع تولیدات ما در این بخش خیلی مناسب است. 3 درصد منابع معدنی کشف شده در دنیا در کشور ما قرار دارد و ذخایر فعلی ما در این بخش حدود 26 میلیارد تن می باشد. رشد سالیانه استخراج معادن ما حدود 22 تا 25 درصد بوده است و از 120 میلیون تن در سال 80 قرار است برسد به 400 میلیون تن در پایان برنامه پنجم. خوب وقتی که اینهمه منابع معدنی در بخش مس و فولاد و ذغال سنگ و سنگهای تزئینی و سرب و روی و……داریم، سوال این است چرا نتوانسته ایم یا نخواسته ایم صنایع تکمیلی آن را و در یک کلام زنجیره ارزش افزوده آن را در کشور داشته باشیم؟ چرا باید در بخش معادن و منابع معدنی هم به سمت و سوی خام فروشی و ارزان فروشی برویم؟ چرا باید این چرخه معیوب را در این بخش کشور هم ما شاهد باشیم؟

بررسی های صورت گرفته بر روی آمار صادرات کشور در طی 10 سال گذشته نشان میدهد حدود 29.1 درصد صادرات غیرنفتی ایران مربوط به محصولات پتروشیمی، 5.3 درصد به محصولات کشاورزی،4.67 درصد فلزات کار نشده و 3.1 درصد مربوط به محصولات نساجی است به عبارت دیگر حدود 35 درصد از صادرات غیر نفتی ما در این 10 سال اخیر بصورت خام فروشی یا محصولات با ارزش افزوده پائین بوده است.

این سهم صنعت پتروشیمی در صادرات غیرنفتی را می توان نقطه ایده آل صنعت پتروشیمی دانست؟

یزدانی: اگرچه سهم 30 درصدی صنعت پتروشیمی در صادرات غیرنفتی سهمی قابل توجه مثبت و است اما باید توجه داشت که تمام آن نسبت به سبد نهایی مصرف، خام فروشی است. معضلی که در پس از 50 سال از فعالیت صنعت پتروشیمی هیچ دستگاهی، برای حل این معضل و اصلاح این چرخه معیوب خود را مسئول و پاسخگو نمی داند.

ایران در چرخه صنعت پتروشیمی جهان در چه نقطه ای قرار دارد؟

یزدانی: چرخه جهانی صنعت پتروشیمی دارای 4 ضلع متفاوت و نابرابر است. ضلع اول آن کشورهای خاورمیانه از قبیل ایران، عربستان، قطر، امارات، کویت و… قرار دارند که یا دارای ذخائری عظیم نفت یا گاز هستند و یا مثل کشور ما هر دو را دارند. با توجه به تقسیم بندی بلوک قدرتمند جهانی در صنعت پتروشیمی، چون تولید مواد اولیه و پایه برای صنایع میانی و پائین دستی (تکمیلی) آنها نیاز به سرمایه گذاری زیاد، مصرف انرژی زیاد، اشتغال زایی اندک، تخریب محیط زیست و … می شود، پس این کشورها تولید مواد پایه و اولیه را در اختیار کشورهای منطقه خاورمیانه قرار داده اند و مسئولیت این کشورها در این تقسیم بندی تولید مواد پایه و اولیه که نیاز به سرمایه گذاری بیشتر، سود کمتر، اشتغال زایی کمتر، مصرف انرژی بیشتر، تخریب محیط زیست بیشتر، وابستگی بیشتر و… و در یک کلام تولید مواد پایه و اولیه ای که فاقد ارزش افزوده مناسب برای این کشورهاست.

ضلع دوم این چهار ضلعی کشورهای پیشرفته اروپایی و ژاپن و کره قرار دارند، این کشورها با خرید مواد اولیه و پایه ای تولید از کشورهای ضلع اول به قیمت پائین و تبدیل آنها به محصولات با ارزش افزوده بالا بویژه پلیمر های مهندسی، سهم بسزائی در کسب سود و منفعت از این تقسیم بندی را برای خود مهیا کرده اند، البته کشورهایی چون آلمان، انگلیس، دانمارک، ژاپن، کره، هلند، سوئد و… علاوه بر تولید محصولات با ارزش افزوده بالا در تولید دانش فنی و فروش آن به کشورهای ضلع اول نیز سابقه طولانی دارند و اگر به کشورهای فروشنده دانش فنی مجتمع های نصب شده در کشورهای ضلع اول نگاهی بیاندازیم متوجه توجه این کشورها به حلقه های پیشین صنعت پتروشیمی و حلقه های نهائی آن خواهیم شد.

ضلع سوم چین است، چین در این تقسیم بندی وظیفه دارد به تنهائی هم برای خودش و هم برای تمام دنیا کالای مصرفی تولید کند، یعنی چین با توسعه صنعت پتروشیمی خود و افزایش ظرفیت و واردات مواد اولیه و پایه از خاورمیانه، این مواد پایه و اولیه را وارد صنایع پائین دست یا تکمیلی خود می کند و کالاهای مورد نیاز بازار جهانی را تولید می نماید و از محل این زنجیره ارزش، بیشترین تولید ثروت و رفاه و اشتغال و… را برای خود تدارک می بیند.

و اما ضلع چهارم یکی از اضلاع مهم این چهار ضلعی است، ضلع تولید دانش فنی و لیسانس های جدید و نوع آوری و خلاقیت های رو به رشد این صنعت است که عمدتاً سهم کشورهای امریکای شمالی، کانادا و کشورهای نام برده شده در ضلع دوم است که بیشترین سود و منفعت تجارت جهانی صنعت پتروشیمی در دنیا را این ضلع کسب می کند. چرا که کشورهای ضلع دوم و چهارم به‌جای تمرکز به تولید مواد پایه و اولیه، تمام تمرکز خود را برای تولید دانش فنی و بسط و توسعه صنایع میانی و تکمیلی و تولید محصولات با ارزش افزوده بالا، کسب درآمد بالا، ایجاد اشتغال پایدار، جلوگیری از تخریب محیط زیست و… کرده اند.

علیرغم اینکه ما در بخش علم و فناوری رشد خوبی داشته ایم ولی در تجاری سازی و بومی سازی دانش فنی و افزایش سهم فناوری و نوع آوری در تولید ناخالص داخلی و جلوگیری از ورود دانش فنی های قدیمی و چند باره به صنعت کشور و…. موفق عمل نشده است و دانشگاه ها علیرغم قدمت های بیش از نیم قرن و دریافت بودجه های کلان تحقیقاتی و پژوهشی و افزایش ظرفیت های رشته های فنی و پایه و سایر مسائل این حوزه، هنوز نتوانسته اند یک قدم اساسی در تجاری سازی یک دانش فنی مورد نیاز این صنعت بر دارند و هنوز هم اگر لازم باشد مجبور خواهیم شد که هزینه های زیادی برای خرید لیسانس های قدیمی – نه جدید – پرداخت کنیم، اگر چه موانع قانونی و نبود سیستم های قابل اتکاء مالی و پولی پشتیبان توسعه صنایع میانی و تکمیلی، بحث خوراک شامل قیمت، کمیت، کیفیت و نداشتن قراردادهای بلند مدت تامین خوراک بین صنایع بالادست و میانی و تکمیلی، ورود بخش خصوصی غیر واقعی به صنعت صرفاً با نگاه سود آوری و نه توسعه کمی و کیفی زنجیره های تولید و ارزش صنعت، تغییرات پیاپی و ضعف مدیریت در بخش های حاکمیتی، ظرفیت پائین و هزینه بالای تولید و ناتوانی در صادرات محصولات صنایع پائین دستی موجود در کشور و… از عواملی هستند که باید به آنها توجه جدی شود.

چطور باید این چرخه معیوب را در تجارت پتروشیمی تغییر داد؟

یزدانی: اتفاقی که در صنعت پتروشیمی در 50 سال اخیر در ایران افتاده این است که همه به سمت توسعه بالادستی حرکت کرده اند که این خیلی مناسب نبوده است و باعث خودکفائی کشور در تامین محصولات نهائی و مورد نیاز کشور نشده است ولی در عوض باعث رشد و شکوفائی صنایع میانی و پائین دستی کشورهای توسعه یافته و صنعتی همانگونه که گفتم شد.

صنعت پتروشیمی خود نسبت به صنایع نفت و گاز، صنعتی پایین دستی محسوب می شود. درست است که با توسعه صنعت پتروشیمی نسبت به خام فروشی نفت وگاز یک پله پیشرفت کرده ایم اما این حرکت هنوز به معنای تولید محصولات پایه و اولیه صنعت پتروشیمی محسوب شده و به معنای تکمیل زنجیره تولید وارزش نیست و تا نقطه مطلوب در تکمیل زنجیره تولید وارزش راه بسیاری در پیش داریم.

بسیاری از کشورها از جمله کشور ما برای احداث یک مجتمع پتروشیمی مثلا در بخش اوره آمونیاک و یا پلی اتیلن نیاز به خرید لایسنس از این کشورها دارند. ما باید این چرخه را بشکنیم. درایران از نظر زیرساختها ضعیف نیستیم، از طرفی دیگر در تولید علم بسیار مطلوب حرکت کرده ایم، دستیابی به دانش روز دنیا در فناوریهای پیچیده ای همچون نانوتکنولوژیها نشان میدهد مراکز علمی و دانشگاهی خوبی برای تولید علم داریم.

چرا نتوانسته ایم از این علم در تولید لایسنسها استفاده کنیم؟

یزدانی: ما امروز تولید کننده دانش فنی نیستیم چرا که نتوانسته ایم علم تولید شده در مراکز علمی و دانشگاهی کشور را تجاری سازی کنیم. نتوانسته ایم یک ایده را به یک برند تجاری تبدیل کنیم، این نقطه چالش برانگیز ماست زیرا تولید دانش فنی وبومی سازی آن برای صنایع بالادست و میانی و پائین دست، حلقه پیشین و پسین صنعت پتروشیمی است که متأسفانه امروزه در کشور این عیب و نقص وجود دارد.

حلقه دیگر صنعت پتروشیمی صنایع تکمیلی است. حلقه سوم که نتیجه تمامی تلاشها را با ارزش افزوده بالا و سود آوری بالای خود در رونق اقتصادی نشان میدهد ، احداث صنایع تکمیلی و تکمیل زنجیره ارزش تولید است.

در ایران پس از نیم قرن فعالیت صنعت پتروشیمی امروز به حدود 64 میلیون تن ظرفیت نصب شده در این صنعت رسیده ایم و برنامه ریزی شده این ظرفیت منصوبه تا پایان برنامه پنجم توسعه به یکصد میلیون تن و سپس به 126 میلیون تن برسد ، باید توجه داشت این 126 میلیون تن ظرفیت تولید در بخش بالا دستی است و اگر صنایع تکمیلی را از امروز در این سبد تولید نبینیم در توسعه صنعت پتروشیمی و خام فروشی محصولات پتروشیمی بازگشت به عقب کرده ایم و همان سیاست استعماری خام فروشی، ارزان فروشی و دائم فروشی را دنبال کرده ایم.

پس راهکار سیاست استعماری خام فروشی، ارزان فروشی و دائم فروشی توسعه صنایع تکمیلی است؟

یزدانی: بله، کلید اصلی دستیابی به رتبه نخست منطقه در چشم انداز 1404 از نظر ارزش تولید در صنعت پتروشیمی، توسعه صنایع میانی و بویژه صنایع تکمیلی و در واقع تکمیل حلقه های پیشین و پسین توسعه و تولید محصولات پتروشیمی در کشور است که باید تلاش شود در برنامه ششم توسعه کشور توسعه زنجیره های تولید وصنایع تکمیلی دیده شود.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا