اخبار

بازار مواد پتروشیمی چگونه آشفته شد؟/ گفت و گوی بسپار با مریم اسماعیلی، بازرگانی اسماعیلی: دستگیری ها به نوعی پاک کردن صورت مساله بود/ سودهای نجومی به جیب یک عده رفت

بسپار/ ایران پلیمر مریم اسماعیلی در خصوص بی ثباتی نرخ ارز و دسترسی سخت به مواد اولیه اذعان داشت: قطعا واژه ی ثبات بیانگر آرامش و امنیت در هر فرایندی است. وقتی صحبت از بی ثباتی می شود یعنی نوعی اختلال و فراز و فرود که منجر به عدم هماهنگی و همگونی یک فرایند و یک سلسله فعالیت شده است. زمانیکه صحبت از بی ثباتی ارز می شود یعنی اختلال در کل فرآیند تولید، بازرگانی، واردات و صادرات و غیره. بدون شک بالاترین ضربه هم بر بدنه ی تولید کشور خواهد خورد.

تولید یک پروسه است و در چرخه ی خود نیاز به آرامش دارد و ثبات در مولفه هایش حیات تولید را تضمین می کند. حداقل بازه زمانی ثبات که  برای یک تولیدی متصور است، این است که بتواند برنامه ها و هزینه ها و سیاست های کلی اش را در یک چارت یکساله مشخص و  تبین کند

چطور می شود یک تولیدی سر پا بماند، در صورتیکه قیمت مواد اولیه اش هر روز در حال تغییر است؟ چطور می تواند یک سیاست و راهکار برای خودش تعریف کند وقتی از فردای بازار مواد اولیه بی خبر است؟ چطور جسارت تولید و انعقاد قرارداد را دارد وقتی نمی داند روی چه رقمی باید متعهد شود؟

تولید در چنین شرایطی واقعا غیر ممکن است و تولید کنندگان ایرانی این روز ها به سود و زیان فکر نمی کنند. تنها برای سرپا ماندن و نگرانی از بیکار شدن پرسنل خود در حال فعالیت هستند و باید به شرف شان درود فرستاد. چرا که وقتی تکلیف تولید مشخص نیست نمی توان به صادرات فکر کرد. یک اقتصاد بی در و پیکر، بدون چشم انداز چطور می تواند به اقیانوس آرام اقتصاد جهانی بپیوندد.

وقتی هنوز در داخل در گرداب آشفته بازاری هستیم که حتی آن بخش از بازار های کشورهای همسایه، که در اختیار مان بود نیز از دست رفته است.

وی در خصوص اخلال در بازار پتروشیمی ادامه داد: بدیهی ست هر کسی در هر جایگاهی که هست اگر دچار لغزش و خطا شد باید قانون پیگیر باشد اما مساله اینجاست، چه اتفاقی افتاد که این حجم از مواد اولیه پلیمری خارج از بورس کالا و روال طبیعی خود وارد بازار شد.

چه قدرت و اراده ای پشت آن بود؟ می دانیم کسانیکه که دستگیر شدند بعضا به عنوان متهم رده ی چندم بودند و البته باید پاسخگو باشند. این دستگیری ها به نوعی پاک کردن صورت مساله بود و از نظر من دیر اتفاق افتاده و تاثیر چندانی در بازگشت ثبات به بازار را نداشت. این دستگیری ها بعد از اخلال بود و کسانیکه می خواستند از آب گل آلود ماهی بگیرند از این بی ثباتی ها به سود های نجومی و کلان دست پیدا کردند و دستگیر شدگان از عوامل اخلال گر ها بودند.

قطعا ردیابی موادی که روانه بازار شدند خیلی مشکل نبود. اما لازم می دانم  یک توضیح مختصری در مورد اهمیت وجود بازار آزاد مواد اولیه پلیمری بدهم. حذف بازار آزاد مواد اولیه نه منطقی است و نه امکان پذیر. کسانیکه منتظر عرضه تمامی مواد از طریق بورس کالا هستند یا بازار پلیمر را نمی شناسند یا از تنوع تولیدات و مسائل کارگاه ها و تولیدی ها بی خبر هستند.

نحوه سهمیه اسمی در پروانه بهره برداری با عرضه ی مواد اولیه در بورس کالا متفاوت است یا بهتر بگویم هیچ وقت بورس بر اساس نیاز تولید کننده عرضه ها را انجام نمی دهد بلکه سیاست های خودش را دارد و کاملا هم منطقی است.

گاهی تولید کننده نیاز دارد سهمیه دریافتی خودش را در بازار آزاد بفروشد و گرید مورد نیازش را در بازه زمانی خاص متناسب با سفارش تولید، از بازار آزاد تهیه کند. گاهی نیز بخاطر همین بعضی از تولید کنندگان در مظان اتهام قرار می گیرند که سهمیه ی شان را  در بازار آزاد می فروشند.

در صورتیکه که حقیقت چیز دیگری ست و حتی بعضی از تولید کنندگان دارای سهمیه بخاطر مشکل نقدینگی موفق به خرید از بورس کالا نمی شوند و مجبور هستند مواد اولیه را از بازار آزاد تهیه کنند.

در نتیجه بازار آزاد باید حتما در کنار بورس کالا به حیات خود ادامه دهد. اما مانند سال‌های پیشین که تفاوت قیمت بین بورس کالا و بازار آزاد تقریبا یک رقم مشخصی بود و از طرف تولید کنندگان هم پذیرفته شده بود، کمتر شاهد چنین نابسامانی که در سال 97 رخ داد بودیم.

اسماعیلی بیان کرد: اگر نظارت و اراده لازم در مسوولین رده بالا وجود داشت می شد از چنین رویداد هایی جلوگیری کرد. سیاست های نا مشخصی که در پتروشیمی ها و صنعت نفت وجود دارد واقعا نمی توان جواب قاطعی برای این سوال پیدا کرد. کسانیکه قدرت و جسارت عرضه ی حجم وسیعی از مواد اولیه را از طریق مبادی نا معقول و غیر و قانونی را دارند. اگر همچنان بر سر قدرت باشند واقعا وقوع چنین پدیده ای اجتناب ناپذیر است.

در خصوص رسالت تشکل ها و رسانه ها در شرایط اینچنینی به خبرنگار بسپار گفت: رسالت تشکل ها و رسانه انتقال پیام و  تبین مسایل و مشکلات و خواسته های صنفی به بالا دستی ها و تصمیم گیرندگان است و قطعا کسی انتظار کارهای اجرایی از آن ها ندارد. اما آیا رسالتی که بدوش  تشکل ها بوده بخوبی از عهده ی آن بر آمدند؟ پاسخ من خیر است. اساسا تشکل ها در ایران منفعل عمل می کنند به همین دلیل قدرت چندانی ندارند. حتی با کمال تاسف بعضی از تشکل ها همسو با این آشفتگی های مواد اولیه بودند. هرچند انتظار می رفت با معرفی افراد خاطی و تهیه گزارش از وقوع چنین مسایلی جلوگیری کنند ولی بعضا بخاطر منافع شخصی و رفاقت ها سکوت اختیار کردند.

وی در پایان، اخلال به وجود آمده را ضربه زننده دانست و خاطر نشان کرد: قطعا اخلال صورت پذیرفته و باعث سر در گمی تولید کنندگان و تعطیلی بسیاری از کارگاه های کوچک که توان رقابت را نداشتند شد و متعاقب آن بر تعداد بیکاران جامعه افزوده شد که منجر به نابسامانی های اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خواهد شد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا