مقالات

این پلاستیک‌های شگفت‌انگیز …

بسپار/ ایران پلیمر بسپارها تقریبا در هر زمینه‌ای از زندگی روزمره ما نفوذ کرده‌اند و نقش به سزایی دارند و در حال حاضر با وجود محدودیت‌های موجود، باز هم در حال گسترش هستند.

در سال ۱۹۲۰، Hermann Staudinger شیمیدان آلمانی پیشنهاد کرد که بسپار‌ها (دسته گسترده‌ای از آمیزه­های شامل لاستیک و سلولز است) از زنجیرهای بلندی از مولکول‌های کوچک یکسان ساخته شده‌اند که با پیوند‌های شیمیایی قوی به یکدیگر پیوند خورده‌اند. بیشتر همکاران او فکر می‌کردند این یاوه‌ای بیش نیست و بر این باور بودند که بسپار‌ها صرفا تجمعی از کوچک مولکول‌ها با پیوندهای سست هستند. اشتودینگر هرگز حاضر به عقب‌ نشینی از ایده‌های خود نشد و جنجال‌هایی به پا خاست که یک دهه ادامه داشت.

سرانجام داده‌های آزمایشگاهی ثابت کرد که حق با وی است. وی به همین دلیل در سال ۱۹۵۳ جایزه نوبل شیمی را از آن خود کرد که نتیجه آن تولید بسپار‌های مصنوعی شد (در سال ۲۰۱۵، حدود ۳۰۰ میلیون تن بسپار‌ مصنوعی در سراسر جهان تولید شده است). زنجیرهای مولکولی که اشتودینگر فرض کرد تقریبا به زندگی‌ امروزی ما نفوذ کرده است و از جمله‌ کاربردهای آن می‌توان به لباس‌ها، رنگ‌ها، محصولات بسته ­بندی‌، دارورسانی، چاپگر‌های سه بعدی و مواد خود‌ترمیم ­شونده (self-healing) اشاره کرد. حتی نصف وزن هواپیماهای جدید مسافربری بویینگ (مدل ۷۸۷Dreamliner ) از چندسازه­های (کامپوزیت‌های) بسپار تشکیل شده است.

بسپار‌ها به کدام سو خواهند رفت؟ بنیاد علوم ایالات متحده هر دهه یکبار کارگاهی برگزار می‌کند که هدف آن تحقیق در حوزه‌های جدید و نوظهور است.

Tim Lodge، متخصص شیمی بسپار‌ها در دانشگاه Minnesota در شهر میناپولیس و سردبیر مجله Macromolecules اظهار داشت روند کلی در مورد بسپارها که هم­چنان‌ ادامه دارد به گسترش کاربردهایی مربوط است که پیشتر به روش سنتی از آن­ها استفاده نشده بود. این توسعه چندی است که با پیشرفت‌ها در هر زمینه از علم بسپار رانده می­شود. پژوهشگران روش‌های جدیدی برای سنتز و تحلیل مولکول‌ها، مدل‌های نظری بهبود یافته و هم­چنین بسپارهایی مشابه بسپارهای یافت شده در طبیعت را عرضه کرده‌اند. به عقیده Lodge نگرش به علم‌ بسپار تغییر کرده است و دانشگاه‌ها دیگر بسپارها را به خاطر کثیفی زیاد، کاربردی و صنعتی بودنشان کنار نمی‌گذارند. تقریبا در هر دانشکده شیمی کسی است که روی بسپار کار می­کند و پژوهش‌های پیشرو در زمینه بسپار بیش از پیش میان‌رشته‌ای است.

پژوهشگران جعبه ابزاری در حال رشد از فنون در اختیار دارند که با آن می‌توانند ساختار مولکولی رشته‌های بسپار ایجاد کنند، اما اغلب قادر به پیش­بینی این موضوع نیستند که آیا آمیزه حاصل، ویژگی‌های‌ موردنیاز برای کاربردهایی نظیر غشا (membrane) یا سامانه دارورسانی را دارد. فائق آمدن بر این چالش نیازمند درک بسیار عمیق‌تری از این است که چگونه ساختار شیمایی بسپار بر خواص فیزیکی آن، در هر مقیاسی، از نانومتر تا متر، اثر می‌گذارد.

 

بسپار‌ها‌ی جاویدان

بسپار‌ها همه جا هستند و مشکل همین جاست. طبق نظر Marc Hillmyer مدیر مرکز بسپار‌های ماندگار (CSP) در دانشگاه Minnesota، اکثر بسپار‌هایی که در زندگی روزمره از آن­ها استفاده می‌شود، فرآورده‌هایی بر پایه نفت هستند که نه تنها در استفاده با‌دوام هستند، بلکه به صورت ضایعات نیز عمر طولانی دارند. برآورد شده است که ۸۶ درصد از بسته‌‌بندی‌های پلاستیکی پیش از این­که دور ریخته شوند، فقط یکبار مورد استفاده قرار گرفته‌اند، همین موضوع میزان انبوهی زباله در آبراه‌ها و مکان‌های دفن زباله به وجود آورده است، آلاینده‌ها را آزاد کرده و حیات وحش را به خطر انداخته است.

به همین دلیل است که در دهه اخیر، علاقه‌ی وافری به بسپار‌‌هایی که از منابع تجدید‌پذیر تهیه شده‌اند و به ‌آسانی و بی‌ضرر زیست‌تخریب‌ می‌شوند، به وجود آمده است. بسپارهایی بر پایه نشاسته طبیعی اکنون در بازار موجودند؛ برای مثال پلی‌لاکتیک اسید (PLA) مصنوعی که از اسید لاکتید یا لاکتیک گرفته شده از منابع زیستی ساخته می‌شود در محصولاتی مانند کیسه‌های چای، کاشتنی­های (implant) پزشکی یافت می‌شوند.

بسپار‌های ماندگار (sustainable) هنوز کمتر از ۱۰ درصد کل بازار‌ پلاستیک را تشکیل می‌دهند. اولین مانع این است که هزینه بسیار زیادی دارند و دیگر این­که تکپار سازنده بسپارهای طبیعی، تمایل به داشتن اتم‌های اکسیژن بیشتری نسبت به هیدروکربن‌های فسیلی حاصل از نفت خام دارند. این موضوع بر خواص بسپارها اثر می‌گذارد، برای مثال سفت­شوندگی (stiffening) مواد در گذر زمان، که جایگزینی مستقیم پلاستیک‌های انعطاف­پذیری هم­چون پلی‌اتیلن و پلی‌پروپیلن را برای آن­ها دشوار می‌سازد. تبدیل بسپارهای طبیعی به همتای دقیق مولکولی بسپارهای رایج، نیاز به دانش شیمی پیچیده­ای دارد.

یک رویکرد دیگر، تقویت بسپارهای ماندگار هم­چون PLA از طریق آمیختن آن­ها با بسپارهای مرسوم است. این روش معایبی دارد هم­چون کمتر شفاف (transparent) ساختن برخی پلاستیک‌ها. اما پژوهشگران CPS توانستند این مشکل را با افزودن تنها ۵ درصد وزنی از بسپار ارزان پایه نفتی که شامل بخش‌های آب­گریز و آب­دوست‎‎‎‎ است، برطرف کنند. این افزودنی‌ها برای ایجاد ساختارهای کروی با هم خوشه می‌شوند که پایداری PLA را بدون کاهش شفافیت فراهم می‌سازند.

هم­چنین گروه Hillmyer نوعی تقریبا قابل بازیافت از اسفنج پلی­یورتان ساخته‌اند که در تعدادی از محصولات، از جمله عایق‌بندی­ها، کوسن‌های صندلی و واشر‌ها یافت می‌شود. این پلی­یورتان از یک بسپار ارزان قیمت به نام پلی بتا متیل دلتا والرولاکتون (PMVL) بر پایه تکپار‌های ساخته شده از باکتری‌های اصلاح شده، تهیه شده است. گرمایش اسفنج تا بیش از ۲۰۰ درجه سانتی­گراد موجب تجزیه پلی‌یورتان شده و در نتیجه تکپارها می‌توانند دوباره استخراج و استفاده شوند.

هنوز مشخص نشده است که آیا این بسپارهای ماندگار می‌توانند تجاری­سازی شوند یا خیر.

به نظر Hillmyer بزرگ­ترین چالش این است که کار در مقیاسی انجام شود که به لحاظ اقتصادی مطلوب باشد. او فکر می‌کند که این موضوع، نیاز به ایجاد قوانین طراحی جامع دارد که پیش­بینی ‌کند چگونه ساختار شیمیایی تکپار بر آهنگ، دما و عملکرد واکنش‌های بسپارش تاثیر می‌گذارد و چگونه بسپارهای حاصل با مواد دیگر برهم­کنش دارد. هم­چنین گروه او راهنمایی برای اجزای سازنده PMVL تدوین کرده­اند. به همین دلیل در سال ۲۰۱۵ شرکتی در مرکز CSP با نام Valerian Materials به منظور بهره­‌برداری از این اصول تاسیس شده است.

برخی از پژوهشگران ترفند دیگری را دنبال می‌کنند، آن­ها به جای این­که تکپارهای پایه زیستی را با یکدیگر ترکیب کنند در حال فراگیری استفاده از بسپارهای طبیعی به طور مستقیم هستند. برای مثال، سلولز از به زنجیر کشیده شدن مولکول­های گلوکز حاصل می­شود که یا لیفچه‌های (fibrils) محکم را به وجود می‌آورد و نتیجه آن، ایجاد دیواره سخت سلولی گیاهان است‌.

زنجیرهای سلولز در بسیاری از نقاط، تکه‌های بلوری را تشکیل می‌دهند که تا ۲۰ نانومتر عرض و صدها نانومتر طول دارند و می‌توانند به صورت شیمیایی از مغز ساقه سلولز استخراج شوند.

پژوهشگران می‌گویند که این بلور‌ها می‌توانند به‌ عنوان چندسازه­های مقاوم، اسفنج‌های عایق­بندی شده، دارو و ایجاد داربست (scaffold) برای ترمیم بافت، استفاده شوند.

در حال حاضر نانوبلورهای سلولز و نانولیفچه‌های بلندتر آن در مقیاس تجاری تولید می‌شوند اما کاربردهای تجاری آن جز برای سفت‌ شدن کاغذ‌ یا غلیظ شدن سیالات پیش نرفته است.

Christoph Weder، مدیر موسسه Adolphe Merkle در دانشگاه Fribourg سوئیس اظهار داشت برای کاهش هزینه‌ها و نشان دادن مزایای منحصر به فرد بسپارهای ماندگار، باید بسیار بیشتر تلاش‌ کرد و نیاز به یک نقشه راه برای بسپارهای پایه زیستی است.

 

سرمایه‌گذاری با ریسک زیاد

در یک دنیایی که آشفتگی در آن موج می‌زند، بسپار‌ها می‌توانند کمی از آشفتگی آن کم کنند و نظم از دست رفته را به زندگی بازگردانند. در حال حاضر غشاهای بسپار به عنوان غربال­گرهای مولکولی برای جداسازی گازها، نمک‌زدایی آب دریا و حفظ مولکول‌ها در برابر گسستگی در داخل پیل­های سوختی، استفاده می‌شوند.

به نظر Lodge مشکلات زیادی وجود دارد که می­تواند با غشاهای بهتر حل شوند. جداسازی مخلوط‌ها به وسیله غشا‌ها انرژی بسیار کمتری نسبت به تقطیر میگیرد، زیرا در این روش مایع در دماهای مختلف گرم می‌شود تا اجزای تشکیل­دهنده آن تبخیر شود. هم­چنین این روش نیاز به فضای بسیار کمتری نسبت به برج عاری­ساز (روت­ساز) (scrubber) دارد. برج عاری­ساز، دستگاهی است که در آن آلاینده‌ها از طریق واکنش‌های شیمیایی به دام می‌افتند.

غشاهای ساخته شده از بسپارها نه تنها برای تولید در مقیاس زیاد ارزان هستند، بلکه می‌توانند بخش‌های بزرگی را بدون ایجاد نقایص ساختاری که اجازه ورود مولکول‌های اشتباه را می‌دهند، پوشش دهند.

در حال حاضر غشاهای جداکننده گاز به صورت صنعتی مورد استفاده قرار می‌گیرند تا هیدروژن و دی­اکسیدکربن را از گاز طبیعی جدا کنند، اما غشا‌های بهبود یافته وظایف سخت‌تری را به عهده دارند مانند تشخیص دادن هیدروکربن‌های پروپان و پروپیلن که بسیار شبیه به هم‌ هستند. غشا‌هایی که از لحاظ ساختار شیمیایی پابرجا (robust) هستند می‌توانند در دماهای بیشتر استفاده شوند تا دی­اکسیدکربن را از گاز‌های گرم‌ موجود در دود‌کش‌ها حذف کنند.

Benny Freeman، متخصص شیمی غشا از دانشگاه تگزاس در آستین، امیدوار است که عملکرد فاضلاب را با عملیات شکست گاز بهبود بخشد. در این عملیات آب به درون سنگ رانده شده تا شکافی ایجاد ‌کند و موجب آزاد شدن گاز طبیعی شود. این آب پس از استفاده، به قدری کثیف است که غشاهای تصفیه استاندارد به سرعت می­گیرد. بنابراین آب باید با فشار زیاد اعمال شود تا از میان غشا‌های مسدود شده عبور کند. این غشاها باید با مواد شیمیایی که طول عمر آن­ها را کوتاه می‌کنند، تمیز شوند.

اکنون Freeman، با ساخت غشاهایی با پوشش نازک از پلی‌‌دوپامین (polydopamine) که مشابه چسب ضدآبی که توسط صدف­ها برای چسبیدن به سنگ­ها استفاده می­کنند، عمل می‌کند، راهی برای برطرف کردن این مشکل پیدا کرده است.

در یک واحد تصفیه آب در نزدیکی Fort Worthتگزاس، پوشش پلی‌دوپامین فشار مورد نیاز برای عبور آب از غشا را نصف می­کند که می‌تواند موجب سامانه‌های تصفیه کوچک­تر و کارآمدتر شود.

این گروه قبلا از این غشاها برای ساخت واحدهای نیروی دریایی ایالات متحده استفاده کرده است، به طوری که کشتی‌ها می­توانند گنداب روغنی کشتی را قبل از تخلیه کردن تصفیه کنند.

در دسامبر سال ۲۰۱۵، دولت آمریکا یک فضاناو به آب انداخت تا ماندگاری آب را تقویت کند. به عنوان بخشی از این پروژه، وزارت انرژی آمریکا قصد دارد تا در سال ۲۰۱۷ یک مرکز تحقیقاتی برای نمک‌زدایی آب تاسیس کند. Freeman نقش غشاهای بسپار را در این تلاش بزرگ می­داند.

برای طراحی غشا‌های نمک‌زدای بهتر، پژوهشگران باید بتوانند پیش­بینی کنند که چگونه عواملی مانند توزیع گروه‌های شیمیایی در یک بسپار بر تراوایی (permeability) یون‌ها تاثیر می‌گذارد.

در اوایل سال ۲۰۱۶ Freeman اولین مدل خود را در این زمینه منتشر نمود. این مدل، شیمیدانان را قادر می‌ساخت تا از طریق طراحی استخلاف­های (substituents) شیمیایی و اتصال عرضی مولکول‌ها، خواص معینی را در غشا ایجاد کنند.

غشای جداسازی نهایی می‌تواند فقط یک مولکول ضخیم باشد. این بسپارهای دو بعدی به دنبال موجی از شور و اشتیاق برای مواد تک لایهای هستند که بیش از یک دهه قبل کناره­گیری گرافن را به همراه داشتند.

بسپار‌های تخت صرفا فیلم‌های بسیار نازکی از بسپار‌های خطی نیستند‌ و ذاتا دارای ساختار‌ شیمیایی دو بعدی هستند که مانند تور ماهیگیری، شبکه‌ای منظم و تکراری با ابعادی به اندازه مولکول‌ها دارند. هم­چنین آن­ها می‌توانند طیف وسیعی از آرایش شیمیایی را روی سطوح خود داشته باشند به طوری که هر بازه می‌تواند کاملا مهندسی شود تا مولکول‌های مشخصی را از طریق آن عبور دهد و مسیر مولکول‌های دیگر را ببندد. اما ایجاد بسپارهای دو بعدی سخت است، اگر فقط یکی از منفذهای در حال رشد شبکه به دلیل یک روش اشتباه بسته شود غشا به یک آشفته بازار سه بعدی تبدیل می‌شود.

Dieter Schlüter، متخصص شیمی بسپار‌ در موسسه فناوری سوئیس فدرال در شهر زوریخ، بیش از یک دهه بود که برای حل این مشکل در تلاش بود تا این­که در سال ۲۰۱۴ توانست موفق شود. روش او به هم­راستایی دقیق تکپارهای از پیش طراحی شده برای تشکیل بلور تکیه دارد.

در این روش، پس از تابش نور آبی، یک واکنش شیمیایی بین تکپارهای درون یک صفحه رخ می­دهد تا یک بلور جدید از لایه­های برهم­چین بسپاری شکل گیرد (شکل 1). این لایه­ها می­توانند به صورت ورق­های دو بعدی مجزا که ضخامت آنها به اندازه یک تکپار است تقسیم شود.

 

(ادامه دارد …)

 

متن کامل این مقاله را در شماره 191ام ماهنامه بسپار که در نیمه مردادماه منتشر شده است بخوانید. 

در صورت تمایل به دریافت نسخه نمونه رایگان و یا دریافت اشتراک با شماره های 02177523553 و 02177533158 داخلی 3 سرکارخانم ارشاد .تماس بگیرید. امکان اشتراک آنلاین بر روی صفحه اصلی همین سایت وجود دارد.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا