اخباراخبار ویژه

اختصاصی بسپار/ گفت و گو با محمدرضا شاکری، مدیرعامل ماشین سازی پارسیان: امسال 1000 ماشین تزریق دست دوم وارد شد، معادل کل تقاضای سالانه در کشور!

بسپا/ایران پلیمر محمدرضا شاکری و ماشین سازی پارسیان نامی آشنا برای صنعت پلیمر کشور است. ورودی 63 دانشگاه علم و صنعت در رشته مهندسی مکانیک که زندگی خودساخته اش بر حسب تصادف یا اتفاق به این سمت و سو آمده است. دوران سربازی پس از اتمام تحصیلات را در نیروی هوایی گذرانده و به دلیل حضور در بخش طراحی و ساخت بال و بدنه هواپیمای پرستو، خود معتقد است تجربیات زیادی در طراحی و نقشه کشی اندوخته و تشویقی هایی هم از تیمسار ستاری دریافت کرده است. همزمان با خدمت سربازی و در روزهای آزاد خود، چنانکه می گوید کارگاهی در شرق تهران (کارگاه تراش و CNC و …) را عملا اداره می کرده است.
اما شاید بتوان گفت نقطه عطف زندگی حرفه ای او روزیست که مهندس شاکری آن را اینگونه تعریف می کند: یک روز جوان خوش تیپی وارد کارگاه شد و سفارشی داشت. کار مرا که دید گفت کارگاه من همین اطراف است (درست در کوچه پشتی خانه ای واقع شده بود که اجاره کرده بودم)، اگر خواستی بیا پیش من کار کن. خب در آن زمان من مشغول بودم و البته سرباز. وقتی دوران سربازی تمام شد، مدتی بعد با آن حاج آقایی که صاحب کارگاه بود به مشکل برخوردم. زمان برای پذیرفتن پیشنهاد سیروس بختیاری مهیا بود. رفتم به پولاد و سالها آنجا ماندم.
همان اوایل، کاری پیش آمد و سیروس رفت اهواز وقتی برگشت مشکل آپاندیس پیدا کرد و بستری شد. همین 10-15 روز نیامدن، مرا مجبور کرد کارگاه را بچرخانم و همین توانایی مرا نشان داد. سیروس بختیاری بسیار خلاق بود. سیستم الکترونیک و پروپرشنال و … را او برای اولین بار به صنعت ماشین های تزریق پلاستیک آورد. در هر حال من در کنار او بودم و در بهترین سالها و اوج صنعت ماشین سازی کشور در پولاد به عنوان قائم مقام مدیرعامل، مدیر تولید و مدیرعامل فعالیت کردم. سالی 120 دستگاه تزریق پلاستیک در پولاد ساخته می شد. 110-120 نفر پرسنل داشتیم و سطح ماشین سازی در پولاد بسیار بالا بود. همه فکر می کردند من مشارکتی با سیروس بختیاری دارم در حالیکه این طور نبود و من کارگر ایشان بودم.
بعدها مهندس شاکری از پولاد جدا می شود. با پذیرشی که از دانشگاهی در کانادا دارد، اول تصمیم به خروج از کشور و ادامه تحصیل می گیرد که محقق نمی شود و بعدتر به فکر راه اندازی کاری برای خود می افتد و او ماشین سازی را بلد است. ماشین سازی پارسیان اینگونه راه خود را آغاز می کند و می شود از معدود مجموعه هایی که تا امروز به کار طراحی و ساخت ماشین های تزریق پلاستیک ادامه داده است.

بسپار- آقای مهندس شاکری صنعت ماشین سازی کشور در بخش فرآیندهای پلیمری و دستگاه های قالب گیری تزریقی که طبیعتا امروز بیشتر موضوع صحبت ما است، از دهه طلایی 70 تا امروز مسیر عجیبی را پشت سر گذاشته است. از این مسیر طی شده و امروز برای خوانندگان بسپار بگویید.
شاکری: بله در دهه 70 ما حدود 43-44 ماشین ساز در کشور داشتیم که ماشین های تزریق پلاستیک می ساختند. در راس آنها هم سیروس بختیاری بود. همیشه گفته ام که باید از این مرد تقدیر کرد، چون نقش او در پیشرفت صنعت ماشین سازی قابل چشم پوشی یا کتمان نیست. او رهبری بود که بقیه را به دنیال خود بالا می برد و هر فناوری که او می آورد بقیه تبعیت می کردند.
خیلی جالب است که بدانید در همین دهه مورد اشاره، سالی 700 تا 750 ماشین تزریق در کشور ساخته می شد. (غیر از خانواده کلاته در خاوران که شغل خانوادگی آنها ساخت ماشین های تزریق است و اصلا ماشین های آنها به همین نام کلاته شناخته می شود و امروز در انجمن صنفی کارفرمایی ماشین سازان حدود 40-50 عضو همین خانواده کلاته هستند.)
من در بررسی که روی تاریخچه شرکت هایتین داشتم (به عنوان پرتیراژترین سازنده ماشین تزریق)، به یقین می گویم که مجموعه پولاد و ظهراب و اصلانیان از هایتین جلوتر بودند در آن زمان. اصلا ماشین های تزریق ایرانی در دنیا شناخته می شدند و مذاکرات با همتاهای آلمانی و ایتالیایی انجام می شد.
یعنی در آن سالها سازندگان داخلی، 95 درصد بازار را در اختیار داشتند! چه اتفاقی افتاد؟!
امروز ما زیر 10 درصد در بازار داخل سهم داریم. ماشین سازی سه مساله اصلی دارد، اول دانش می خواهد. بدون علوم مهندسی مختلف کاری از پیش نمی رود. نگرش مهندسی و مهارت و بعد از آن تجربه پیش نیازهای این صنعت هستند.
پیشران توسعه صنعتی هر کشوری صنعت ماشین سازی آن است. بار فناوری بر دوش ماشین سازی است. شما می توانید به راحتی تولیدکننده ماکارونی، سطل و قطعات مختلف بشوید ولی صنعتی شدن فرآیند دیگری است. صنعت با تولید خیلی متفاوت است. کسانی به عمد و با تدوین قوانین مانع از صنعتی شدن کشور می شوند!
خیلی ساده است. الان اگر من بتوانم ماشین تزریق پلاستیک بسازم، ماشین صنعت نفت و گاز هم می توانم بسازم.
عربستان کشوری است که خیلی تولیدی تر از ماست. بهترین ماشین ها را از کراسمافای و هاسکی و … می گیرد، بهترین قالب ها را از سوییس و بهترین مواد اولیه را دارد … خب می تواند هر قطعه ای را به خوبی تولید کند، ولی هرگز صنعت ندارد.
ترکیه را ببینید دارد می رود به سمت ماشین سازی و قالب سازی. افزایش تولید در هر کشوری وابسته به تکنولوژی ماشین و قالب است.
من صنعت ماشین سازی هندوستان را بررسی کردم. همین 4-5 سال پیش که به نمایشگاهی رفته بودم. در این کشور حدود 25 سازنده ماشین تزریق هست که عمدتا ماشین های 150 تا 400 تن می سازند و برخی که بزرگتر هستند تا ماشین های 1500 تن. سطح ماشین سازی ما از آنها بسیار بالاتر است. وضعیت فروش را از آنها پرسیدم، گفتند خوب است. چرا؟ چون بازار کشور به راحتی در اختیار دیگران نیست. مثلا چینی ها به شرطی می توانند وارد شوند که در هند کارخانه تاسیس کنند. هایتین در هند کارخانه دارد و با کارگر هندی ماشین ساخته می شود و به فروش می رسد. (بر همین اساس هم بود که آمدم به آرسن آودیان پیشنهاد دادم که مشابه همین را در ایران انجام بدهند.) وقتی یک ماشین ساز بیاید در کشور کارخانه بزند عملا تکنولوژی وارد کرده ایم. استانداردها بالاتر می رود.
یک بار برای معاون وزیر صمت، آقای صادقی نیارکی گفتم … دو برادر بودند در بابل به کار قالب سازی مشغول بودند. آن موقع که خودروسازی ها، ساپکو و سازه گستر را ایجاد کردند، اینها فراخوان دادند و دعوت به ساخت کردند. این دو برادر هم برای ساخت قالب اعلام آمادگی کردند. مرحله بعد این بود که استانداردها را به آنها دیکته کردند. بعد وضعیت کارخانه، انبارها، گردش مواد، نگهبانی و همه چیز زیر ذره بین قرار گرفت. امروز آن کارگاه در بابل به یکی از بهترین سازندگان تبدیل شده که به فرانسه قطعه صادر می کند. غربی ها WTO و قوانین این چنینی را برای این ایجاد می کنند که بقیه نتوانند به راحتی وارد بازارهای آنها بشوند.
حالا ما اینجا علاوه بر همه آنها، در قوانین داخلی هم طوری رفتار می کنیم که کسی نتواند کار کند. مسایل مربوط به قوانین بهداشت و آلودگی و … در ایران از سوییس دقیق تر هستند! جرایم سنگین و حتی دادگاه دارند. در نقطه مقابل قوانین کارگری است. کار باید تولید ارزش کند. شما وسط مونترال کارگاه ریختگری می بینید ولی اینجا شعاع 120 کیلومتر برای تهران درنظر گرفته شده. با این قوانین صنعتی نخواهیم شد. چین و روسیه هم نمی خواهند ما صنعتی شویم بقیه که جای خود دارند.

بسپار- یعنی معتقدید برای صنعتی شدن سیاست های کلان کشور و حمایت های دولتی باید همراه باشند؟
شاکری: اصلا مگر می شود دولت حمایت نکند و کشور صنعتی بشود؟ همان مایکروسافت هم تحت حمایت دولت آمریکاست، همان زیمنس را هم دولت آلمان حمایت می کند.
ماشین سازی صنعتی است که سودده نیست ولی سودآور است. برای خودش نسبت به زحمتی که دارد، سود خیلی کمی دارد. مطلوب ذاتی انسان کسب منافع است. هیچ کس دنبال ضرر نیست. یک ماشین ساز هم نگاه می کند به هزینه فایده ها. به خاطر نگاه به همین بحث هزینه فایده بود که دیدیم همه ماشین سازها تعطیل کردند و صنعت ماشین سازی به انقراض کامل رسید.
من مطمئن هستم که صد در صد قوانین کشور به نفع مافیای دلالی و واسطه گری است. چون انقلاب را بازاری ها حمایت کردند، امروز این صفت واسطه گری در ما نهادینه شده است.

 

بسپار- سوال اینجاست که آیا با توجه به شرایط جهانی و امروز کشور ما، هنوز می توان به دنبال صنعتی شدن بود؟ هنوز ساخت ماشین آلات پلاستیک در کشور اولویتی دارد؟

(ادامه دارد …)

متن کامل این مقاله را در شماره 229 ماهنامه بسپار که در نیمه آبان ماه ۱۴۰۰ منتشر شده است بخوانید.

در صورت تمایل به دریافت نسخه نمونه رایگان و یا دریافت اشتراک با شماره های ۰۲۱۷۷۵۲۳۵۵۳ و ۰۲۱۷۷۵۳۳۱۵۸ داخلی ۳ سرکار خانم ارشاد تماس بگیرید. نسخه الکترونیک این شماره از طریق طاقچه  و  فیدیبو  قابل دسترسی است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا