اخباراخبار ویژه

اختصاصی بسپار/گفت و گو با دکتر شهرام مصباح، مدیرعامل آتوسارایانه پارسیان: کجای دنیا را گرفته ایم؟!

بسپار/ایران پلیمر دکتر شهرام مصباح،  مدیرعامل شرکت دانش بنیان آتوسا رایانه پارسیان است. از سال 1980 در آمریکا در حوزه تولید نرم‌افزارهای مدیریتی مشغول به کار بوده. در آن سال ها، پس از تولید چند نرم‌افزار، از سوی آکادمی علوم آمریکا، سرپرستی تیمی را بر عهده داشته تا کار انتقال فناوری نرم‌افزارهای ERP را به کشور کره جنوبی انجام دهد. در آن زمان مسوولین سفارت ایران، متوجه وجود یک ایرانی در این تیم می شوند و از او دعوت می کنند تا به ایران بیاید و  این فناوری را در کشور خود پیاده کند.

دکتر مصباح می گوید: پس از برگشت به ایران و شرکت در یک سمینار، متوجه شدم که نیاز مبرمی به بومی سازی این نوع از فناوری‌ها در کشور وجود دارد. بنابراین از طریق تاسیس یک شرکت دانش‌بنیان فعالیت‌ها را در کشور به صورت جدی پیگیری کردم.

محصول تولید شده این شرکت، یک سامانه مدیریت منابع، موسوم به ERP است. یک شرکت، مجموعه اقتصادی یا هر ارگانی می‌تواند، کلیه فعالیت‌های خود اعم از خرید، فروش، تولید، انبارداری، منابع انسانی، تامین و نگهداری، برنامه‌ریزی، بهای تمام شده و به صورت کلی هر فعالیت انجام گرفته در شرکت را با استفاده از این سامانه، به شکل دقیقی مدیریت کند.

این سامانه با یک دهم قیمت نمونه مشابه خارجی در کشور تولید و عرضه می‌شود و می‌تواند باعث افزایش چشمگیر دقت در مدیریت مجموعه‌های اقتصادی و تولیدی شود و زمینه صرفه‌جویی‌های قابل توجه اقتصادی را فراهم کند. همچنین، فرایندهای مدیریتی را به شکل محسوسی تسهیل کند.

 

مصباح: در طی 5-6 سال اخیر در مارکت ایران تمایل به نرم افزارهای مدیریتی ERP زیاد شده است. خصوصا در صنایع پلیمر و رنگ و رزین که فرمولاسیون در این صنایع بسیار اهمیت دارد و جزو سرمایه های یک مجموعه به شمار می رود، تامین از منابع مختلف و مدیریت اجزای فرمول در قالب یک نرم افزار می تواند کمک زیادی به مجموعه ها بکند. نهایتا کیفیت تولید هم در این روند پایدار  خواهد بود. نکته دیگر در سیستم های ERP استفاده از منابع موجود با بهره وری بالاست. 

متاسفانه در ایران بهره وری خیلی مورد توجه نیست و هدررفت منابع زیاد است. 

ما انرژی و نیروی کار ارزان در اختیار داریم و این مزیت رقابتی ماست. ولی شما تولید محصول کیفی در کشور نمی بینید و از نظر قیمت هم کالاهای ما در بازارهای بین المللی قابل رقابت نیستند! خدمات هم که نمی دهیم. 

ادعای ما زیاد است ولی کجای دنیا را گرفته ایم؟

بسپار- به نظر شما دلیل اینها چیست؟ 

مصباح: این عدم بهره ور بودن دلایل فرهنگی و غیر آن دارد. احساس می کنم اولین نکته، تغییرناپذیری ما است. دوم بروکراسی که داریم. رابطه سالاری به جای شایسته سالاری هم هست. شایسته سالاری در ایران نداریم.

بسپار- فکر نمی کنید بخشی از این مساله به ساختار غالبا دولتی اقتصاد کشور برمی گردد؟ 

مصباح: شاید اینطور باشد. به هر حال اینکه ما در سیاست گذاری ها از تخصص افراد استفاده نمی کنیم، ایراد بزرگی است. فردی امروز وزیر یک وزارتخانه ست و فردا وزیر یک وزارتخانه دیگر! خب تخصص این فرد در کدام است؟! همین می شود که اظهارنظرهای غیرکارشناسی از وزرا می شنویم. 

سخنرانی ای در سالن اجلاس سران داشتم، آنجا هم گفتم ما همه دنیا را نفرین می کنیم … طلب ما چیست؟ ما خودمان چه چیزی به دنیا داده ایم؟ موبایل و خودرو و تلویزیون و … که همه مال آنهاست! 

تعامل با دنیا را به نفع خودمان می دانم. 

یک نمونه عینی و رصد ساده وجود دارد. وضعیت معیشت مردم نشان می دهد که مشی ما درست بوده یا نه.

بسپار- آقای دکتر شما سالها، دهه ها در خارج ایران تحصیل و کار کردید. چه چیزی باعث شد که به وطن خود برگردید؟ 

مصباح: زندگی فقط پول و راحتی نیست. بله من هر دوی اینها را داشتم و دارم. 

برای من هم به عنوان یک پسر بچه آسان نبود که بدون پدر و مادر با چهره ای شرقی به امریکا بروم که آن روزها دیدگاه های نژادپرستانه داشت (امروز کمتر شده است). اینکه از هیچ به مدیریت ارشد برسم آسان نبود. وقتی با 27-28 سال سن در جلسات هیات مدیره می نشستم، همه دو برابر من سن داشتند ولی به حرفم گوش می کردند و دست من برای کار باز بود. چرا؟ چون نتیجه برایشان اهمیت داشت. خروجی مهم بود. 

من سال 52 و بعد از اخذ دیپلم از ایران رفتم. انگار با زمان مسابقه می دادم. اگر  18 ساله می شدم مشمول بودم و باید به سربازی می رفتم. چند ماه قبل از رسیدن به 18 سالگی از کشور خارج شدم. چون خیلی بازیگوش و شیطان بودم و خوب درس نمی خواندم، مرا گذاشتند که دست کم زبان انگلیسی بخوانم. در این کلاس ها معلم ما همیشه در محاوره از میامی صحبت می کرد و برای من با توصیفاتی که از دریا و آفتاب می کرد، خیلی رویایی بود. وقتی می خواستم پذیرش بگیرم، پدرم مرا به موسسه ای برد. آنجا از من پرسیدند کجا می خواهی بروی و من بدون مکث گفتم میامی. در حالیکه آن روزها بیشتر ایرانی ها به تگزاس و میشیگان می رفتند. 

پذیرش گرفتم و تحصیلم آغاز شد. کامپیوتر خواندم. در 24 سالگی در کالجی در فلوریدا تدریس را شروع کردم و کار را هم از کارخانه جنرال الکتریک آغاز کردم. در شرکت های بزرگ و مختلفی کار کردم تا مدیرعامل شدم. یک روز به پیشنهاد یکی از معاونینم مطلع شدم که آکادمی علوم امریکا برای تربیت مدیران قرن 21ام به دنبال افراد و استعدادهای جدید هستند. مصاحبه شدم و در یک گفت و گوی چالشی به رغم تصورم، در یک دوره دکترا پذیرفته شدم. 

اینجاست که شما می بینید رهبر دنیا بودن و تکنولوژی دنیا را داشتن تصادفی نبوده. برای پرورش مدیران قرن آینده برنامه ریزی می کردند. 

برای پایان نامه این دوره باید سیستم ERP را در یک شرکت دولتی کره ای با 7000 کارمند، پیاده سازی می کردیم. من سرپرست یک تیم مشاوره 75 نفره بودم. 

اینجا نکته دیگری هم دارد. شما نمی توانید جلوی دانش را بگیرید. دانشمندان با هم تعامل می کنند. ارتقای علم در هر کجای دنیا نیازمند همفکری های بین المللی است. 

آنجا بود که بعد از 40 سال تصمیم گرفتم که برای دیدار از خانواده به ایران برگردم و با اینکه هیچ مدارک هویتی همراه نداشتیم همراه همسر و فرزندانم به ایران آمدم و اتفاقا با همکاری سفارت و وزارت امورخارجه توانستم سه هفته در ایران بمانم. ارتباطاتی هم با انجمن انفورماتیک ایران برقرار کردم و متوجه شدم که جای کار در ایران در خصوص نرم افزارها و سیستم های یکپارچه مدیریتی بسیار است. 

من در مارکت ایران به دنبال پول نبودم. 

در دانشگاه شریف تدریس کردم بدون اینکه یک ریال دریافت کنم. در سن 67 سالگی آماده هستم، هر آنچه را که بلدم بگذارم روی میز. 

ما قرن ها پیش رهبر دانش دنیا بودیم. شما ببینید بعد از جنگ جهانی، آلمانی ها در امریکا چند جایزه نوبل گرفتند! اینطور نبود که به دلیل تقابل و جنگ دانشمندان را پس بزنند اتفاقا از آنها استفاده کردند. این تعامل مهم است. 

متاسفانه با اینکه به لحاظ ژنتیک خوشفکر و نوآور بودیم، امروز با مهاجرت نخبگان، بانک ژن کشور در حال فقیر شدن است.

بسپار- چه تجربیات خوب و بدی در پیاده سازی سیستم ERP در ایران دارید؟

(ادامه دارد …)

متن کامل این گفت و گو را در شماره  239 ویژه نامه پوشرنگ از گروه مجلات بسپار که در نیمه شهریور 1401 منتشر شده است، می خوانید.

در صورت تمایل به دریافت نسخه نمونه رایگان و یا دریافت اشتراک با شماره های ۰۲۱۷۷۵۲۳۵۵۳ و ۰۲۱۷۷۵۳۳۱۵۸ داخلی ۳ سرکار خانم ارشاد تماس بگیرید. نسخه الکترونیک این شماره از طریق طاقچه  و  فیدیبو  قابل دسترسی است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا