اخبار

آیا بورس کالا تنهاست؟

بسپار می نویسد، گذار از دادوستد سنتی به تجارت مدرن، روزگاری است که در مسند مهم‌ترین اهداف اقتصادی ایران جای گرفته است. شفافیت، انحصارزدایی، دوری از فساد و رانت جویی شاید اصلی‌ترین مشوق‌هایی بوده که سیاست‌گذاران اقتصادی را به راه‌اندازی ابزارهای نوین کسب‌وکار ترغیب کرده است.
بر همین اساس بورس کالا از ابزارهای مدرن و شفاف دادوستد کالا در دنیای امروز شناخته می‌شود. بورس کالای ایران با وجود مخالفت‌های برخی از فعالان حوزه کالایی، جای خود را باز کرده و به یکی از ارکان بازار سرمایه ایران مبدل شده تا جایی که در 6 ماه گذشته توانست 40درصد از سهم کل بازار سرمایه را به خود اختصاص دهد. در حالی که بورس اوراق بهادار با وجود قدمت و جذابیت بیشتر کمتر از 35‌درصد از بازار سرمایه را در اختیار دارد. با وجود شفافیت در دادوستد در بورس کالا، در ماه‌های اخیر شاهد مقاومت‌هایی در حوزه‌های پتروشیمی و کشاورزی برای عرضه کالا در تالار نقره‌یی بودیم که منجر به ورود نهادهای نظارتی شد هرچند روی کاغذ تاکنون بورس کالا برنده این منازعات بوده اما در عمل این فعالان حوزه هستند که می‌توانند در عرضه و تقاضا اخلال ایجاد کنند؛ هرچند بورس کالا این رقیبان را آنچنان جدی نمی‌گیرد که بتوانند برای این شرکت موانع ایجاد کنند. از طرف دیگر با وجود برخی مشکلات داخلی، بورس کالا درصدد است تا بازار خود را به کشورهای همسایه گسترش داده و در این راستا مذاکراتی با کشورهای عراق و عمان داشته ‌است. 

تعادل، برای بررسی بیشتر این حواشی و همچنین عملکرد بورس کالا، گفت‌وگویی با حامد سلطانی‌نژاد، مدیرعامل بورس کالا انجام داده که در ادامه می‌خوانید. 

اینکه شما می‌گویید که هیچ شرکتی در بورس کالا قیمت‌شکنی نکرده است، منتقدان می‌گویند که در مچینگ قیمتی، قیمت‌ها پایین‌تر از بورس کالا اعلام می‌شود، این‌طور نیست؟ 

مچینگ هیچ‌گاه کمتر از قیمت بورس نبوده است. به‌طور کلی فلسفه مچینگ به این صورت است که اگر شرکتی کالای خود را عرضه کند و بخشی از آن به فروش نرود، مابقی کالاهای مانده به قیمت قبل دادوستد می‌شود. به عبارت دیگر بنگاهی 100واحد تولید خود را عرضه می‌کند اما تنها موفق به فروش 50واحد از آن می‌شود. در این میان 50واحد باقیمانده که مشتری ندارد و کسی نیست که برای آن رقابت کند، قیمت آن در مچینگ با قیمت قبل معامله خواهد شد. از این رو مچینگ قیمتی ندارد. فولادمبارکه کل فروش خود را در بورس انجام می‌دهد البته جز کالاهایی که یک مصرف‌کننده داشته باشند. اما این ورق‌های معمول را در بورس با قیمت پایه‌یی عرضه می‌کند و اگر با قیمت پایه رقابت شد که می‌فروشد و اگر فروش نرفت به مچینگ وارد می‌شود. 

در خصوص پتروشیمی، شاهد اتفاقات زیادی در دو سال گذشته بودیم سرانجام کار را چه می‌بینید؟ 

از نظر بورس کالا با دستورالعمل و ابلاغیه شورای رقابت، موضوع تمام شده است. 


اما آقای نعمت‌زاده شدیدا اعلام جنگ کردند.
این ماجرا برای گذشته بوده و با ورود شورای رقابت به این قضیه این ماجرا به کلی تمام شده است و ما نگرانی نداریم.
مطابق با نظر مدیران بالادستی بسیاری از آقایان این مصوبه را نمی‌پذیرند، آن را قبول ندارند؟

شورای رقابت یک جایگاه قانونی دارد که می‌تواند در این مواقع ورود پیدا کند. ما از شورای رقابت درخواست نکردیم که به این قضیه ورود پیدا کند اما این شورا فضا را یک بازار انحصاری تشخیص داده و بر خود لازم دیده تا بر آن وارد شود. در واقع در سمت عرضه بازار پتروشیمی انحصار وجود دارد. در اصل 44 برخی صنایع را به بخش خصوصی واگذار کردیم اما این واگذاری‌ها به نحو مطلوبی انجام نگرفت چراکه به قواعد متعددی نیاز داشت. اینکه صنعتی را به‌طور کلی به یک بخش یا یک نفر به‌طور کامل تحویل دهیم، اصلا خوب نیست. به‌ عنوان مثال زمانی که راه‌آهن را به‌طور کامل به دست یکی می‌سپاریم، آن شخص می‌تواند به راحتی پس از آن بلیت قطار را پنج‌برابر کند. اگر انحصار در ریل قطار و راه‌آهن وجود دارد، قیمت‌گذاری باید به‌طور صحیح و طبق روال باشد. در بسیاری از محصولات این مساله صادق است. بنابراین زمانی که قرار بود، این صنایع را به بخش‌های خصوصی واگذار کنند، قرار بود تا از ایجاد انحصار نیز جلوگیری شود و مرجع تشخیص این موضوع، شورای رقابت است. پتروشیمی‌ها نیز به‌طور گسترده‌یی اسیر انحصار و شبه‌انحصار بوده چراکه در 80درصد از محصولات پتروشیمی تنها 3 تا 4 تولید‌کننده وجود دارد. شورای رقابت در این برهه وارد شده و می‌خواهد در یک فضای رقابتی مکانیسم‌های قیمت‌گذاری را تعیین کند. بنابراین باید در بورس افراد شفاف وارد شوند و همه عرضه خود را در مقابل تقاضای موجود نشان دهند.
اینکه به‌طور غیرشفاف کالاها را با قیمت‌های متعدد به افراد بفروشیم، شورای رقابت این موضوع را بر نمی‌تابد. اگر صاحبان این صنایع بخواهند، کالای خود را در شرایط مساوی به بالاترین قیمت ممکن به فروش برسانند، بورس بهترین گزینه خواهد بود. قیمت پایه محصولات پتروشیمی بر اساس سایت «NPC» تعیین می‌شود و سپس قیمت آن بر مبنای میزان تقاضا می‌تواند، روند صعودی یا نزولی داشته باشد. برخی افراد می‌گویند؛ برای عرضه محصولات پتروشیمی قانونی وجود ندارد اما چند قانون مهم در این رابطه وجود دارد. مصوبات قانون هدفمندسازی یارانه‌ها در حکم قانون است، مصوبات خود مجلس ماده 18 قانون توسعه ابزارها نشان می‌دهد، کالایی که به بورس کالا اضافه می‌شود از نظام قیمت‌گذاری خارج خواهد شد. بنابراین زمانی کالایی را از نظام قیمت‌گذاری خارج می‌کنیم که کل عرضه در مقابل همه تقاضا قرار بگیرد تا قیمت اصلی آن محصول کشف شود. قیمت‌گذاری زمانی به خوبی کشف می‌شود که در ترازوی عرضه و تقاضا قیمت خود را تعیین کند. در این مقابل پتروشیمی‌ها می‌گویند ما را در بازار سرمایه آزاد بگذارید تا بخشی از کالاهای خود را در بورس کالا عرضه کنیم و مجبوریم همه تولیدات خود را در بازار عرضه کنیم. این درخواست به اینجا منتهی می‌شود که پتروشیمی‌ای که البته آمار آن هم وجود دارد، از هزار تن محصولی که در هفته تولید می‌کند، تنها 100تن را در بورس کالا عرضه می‌کند و از این رو قیمت را به سقف می‌رساند. سپس با مقایسه قیمت موجود در بازار بورس، آن 900 تن باقیمانده را با قیمت‌های بیشتر یا کمتر از قیمت بورس به فروش می‌رساند. این نوعی سوءاستفاده از بورس کالاست. این در خواست هم مخالف با قانون و مصوبات خود دولت است. این در حالی است که برخی هلدینگ‌های پتروشیمی تمایل دارند در بورس کالا حضور یابند چراکه نظارت بر مدیر فروش این هلدینگ‌ها بدون حضور در بورس کار بسیار سخت و دشواری است.
علت وجود مخالفان چیست؟
علت این همه مخالفت تنها و تنها قانون‌گریزی است.
خروج از بورس چه پیامدهایی برای این شرکت‌ها دارد؟
این شرکت‌ها در درازمدت برای بازار خودشان مشکل ایجاد می‌کنند. من نگران این موضوع هستم که شرکت‌های پتروشیمی به نقطه‌یی برسند که واردات برای آنها به صرفه‌تر باشد. زمانی که هیچ آماری در معاملات پتروشیمی وجود ندارد هیچ تنظیم بازاری صورت نخواهد گرفت. اگر نظام ما شفاف نباشد واردات همه کشور را فرامی‌گیرد. اینکه نظام قیمت‌گذاری اینقدر در کشور تاکید می‌شود به همین علت است. این شرکت‌ها هیچگاه به این موضوع فکر نمی‌کنند که اگر قیمت فروش را تا سطح انتظار خود افزایش دهند، صنایع پایین‌دستی هستند که نابود می‌شود در این حال این شرکت‌ها در آینده محصولات خود را به چه کسی می‌خواهند بفروشند؟ این درحالی است که با این قیمت‌ها حتی در بازارهای جهانی هم توان رقابت ندارند. همه هدف اقتصاد کشور این بوده که زنجیره تولید محصولات پتروشیمی در کشور ایجاد شود یعنی«پی وی سی» را نفروشیم بلکه با تبدیل«پی وی سی» به محصولات دیگر اشتغالزایی در کشور را افزایش دهیم بنابراین لازم است یک سیستم قیمت‌گذاری تعیین شود. بیشتر وزرا از آمار استقبال می‌کنند زمانی که عرضه و تقاضا به صورت متمرکز در یک بازار انجام می‌شود نخستین محصول آن آمار خواهد بود.
بالا دستی‌ها می‌گویند ما کوتاه نمی‌آییم و وزارت صنعت هم در مورد شورای رقابت نظر ندادند.
وزارت صنعت یکی از اجزای مهم اقتصاد کشور است اما مواضع وزارتخانه برای ما اهمیتی ندارد. در جلسه آخر شورای رقابت زمانی که با وزیر و قائم مقام وزیر صحبت می‌کردیم، گفتند مشکلاتی در بورس داشتیم اما خیلی از آنها برطرف شده است. بنابراین بورس کالا نگرانی چندانی در مورد مخالفان خود ندارد. ما با کسی جنگ نداریم. 

در گذشته سایت بهین‌یاب که برای عرضه و تقاضای پتروشیمی طراحی شده به دلیل برخی کارشکنی‌ها با مشکلاتی روبه‌رو شده است، آیا این مساله همچنان باقی است؟ 

در بهین‌یاب در سمت تقاضای پتروشیمی کسانی که سطح تقاضا را وارد می‌کنند، کسانی هستند که مجوز فعالیت دارند. کالاهای پتروشیمی نظیر پی وی سی کالاهایی هستند که در بازار خریدار زیادی دارد و از ظرفیت زیادی در بازار برخوردارند. به همین دلیل همواره توسط دلالان خرید و احتکار می‌شود و از همان ابتدای راه‌اندازی رینگ پتروشیمی قرار شد کسانی که این کالاها را می‌خرند حتی‌المقدور مجوز بهره‌برداری کارخانه داشته باشند و توسط ادارات وزارت صنعت در شهرهای متعدد این مجوزها مورد ارزیابی قرار می‌گیرد. فرض کنید کارخانه‌یی با ظرفیت هزار تنی تاسیس شده و وزارت صنعت در این برهه باید بررسی کند که آیا این کارخانه هزار تن تولید می‌کند یا نه و دایما این موضوع را رصد کند و سایت بهین‌یاب را به روز کند چراکه ممکن است کارخانه تولیدات خود را بنا به دلایلی کاهش دهد یا به دلیل افزایش خط تولید جدید ظرفیت تولید را بالا ببرد. در دوره‌ای در بهین‌یاب، ظرفیت مجاز شرکت‌ها به ‌شدت بالا و پایین می‌شد و البته بیشتر افزایش پیدا می‌کرد. به عبارت دیگر فرض کنید سمت تقاضا سه برابر سمت عرضه تحریک می‌شد که این موجب افزایش قیمت‌‌ها می‌شد. زمانی که بررسی کردیم، متوجه شدیم شرکت‌های حاضر در سایت بهین‌یاب، شرکت‌هایی هستند که به دلیل ارزش‌افزوده به قصد صادرات معافیت مالیاتی دارند. بعد از بررسی دقیق‌تر متوجه شدیم که برخی از ْآنها واسطه‌گرند. از این رو با همکاری سیستم قضایی توانستیم کدهای آنها را ببندیم. اما اینکه هر هفته یا هر روز سهمیه شرکت‌های پایین دستی بالا و پایین شود، توجیه ندارد. با تبدیل دوره سهمیه‌ها به ماهانه این شائبه را از بین می‌‌برد که سهمیه بعضی‌ها به دلایل دیگری تغییر می‌کند. 


اگر در این میان شرکتی تغییرات عمده‌یی در تولید خود ایجاد کند، چه می‌شود؟ 

به وزارت صنعت نامه زدیم که اگر در طول این دوره اتفاقی افتاد به ما خبر دهد که ما خود در سیستم این موارد را وارد کنیم. با این کار تقاضا را توانستیم برنامه‌ریزی کنیم. مگر در طول یک هفته چه اتفاق مهمی رخ می‌دهد که تقاضای پی‌وی‌سی در این مدت 10هزار به 15هزار می‌رسد.
شنیده‌ها حاکی از آغاز مذاکرات بورس کالا با کشورهای همسایه برای شروع همکاری است، در این خصوص چه اقداماتی صورت گرفته است؟
خریداران عراقی همیشه می‌گویند برای تجارت با محصولات ایرانی دو مشکل داریم؛ نخست اینکه تولید‌کنندگان ایرانی خودشان در عراق حضور پیدا نمی‌کنند بنابراین ما ناچاریم محصول را از تاجران بخریم. دوم آنکه نحوه تجارت با بازرگانان هم به‌گونه‌یی نیست که بتواند یک معامله طولانی‌مدت را پوشش دهد. اما زمانی که انباری با عنوان بورس کالا در کشور وجود داشته باشد و عرضه‌کنندگان کالاهای خود را در انبار قرار دهند، حال این انبار می‌تواند در خاک عراق یا در داخل مختص عراق باشد که خریداران عراقی از تابلوی بورس در شهر خود به‌راحتی کالای موردنظر خود را خریداری کنند منتها برای این اقدام شروط بسیاری نیاز است.
یکی از مهم‌ترین آن بحث‌های لجستیکی میان ایران و عراق است. همان‌طور که می‌دانید کالایی که به عراق صادر می‌شود، تریلی محصولات را در مرز جابه‌جا می‌کند چراکه تریلی ایرانی نمی‌تواند به‌راحتی در خاک عراق حرکت کند از این رو زمانی که کالا بین تریلی‌ها جابه‌جا می‌شود ممکن است از کیفیت محصول کاسته شود. این مشکلات مربوط به موضوعات لجستیکی است که باید هرچه سریع‌تر آنها را برطرف کرد. 

در تجارت با عمان با چه مشکلاتی روبه‌رو هستید؟ 

درمورد عمان مشکلات کمتر است. عمان در منطقه استراتژیکی قرار دارد که به آب‌های آزاد وصل بوده و از این رو ظرفیت‌های بسیار خوبی برای بارگیری دارد و خود کشور عمان امتیازاتی را هم برای توسعه این مسائل می‌دهد. بر همین اساس ایران هم درنظر دارد همکاری‌های تجاری خود را با این کشور افزایش دهد اما تاکنون به مدل خاصی دست نیافته‌ایم. هنوز به‌طور مشخص نمی‌دانیم که چه کالایی بیشتر موردنیاز آنجاست و آیا می‌توان بازاریابی کرد یا نه؟ عده‌یی سرمایه‌گذار عمانی هم آنجا به ما قول دادند انبار موردنیاز ما را تامین کنند.
چه کالاهایی بیشتر در آنجا نیاز است؟
بیشتر حوزه محصولات ذوب‌آهن، پتروشیمی و قیر. مشکلی که صادرات قیر دارد این است که واسطه‌ها قیر را خریده و به آن از وکیوم باتن تا موارد بی‌ارزش پلاستیکی اضافه کرده و این مواد را صادر می‌کنند و از این رو آبروی قیر ایران در دنیا در حال از بین رفتن است.
بازرگانان ایرانی باید به‌طور مستقیم صادرات آن را برعهده بگیرند و با استفاده از این انبارها، محصول خود را به بازارهای جهانی ارسال کنند تا از تخریب برند قیر ایران جلوگیری کنند. این روش واسطه‌های قیر را کم می‌کند و حتی اگر واسطه‌ها بخواهند به تجارت قیر اقدام کنند گواه سپرده کالا را خریده و آن را به مشتری خود می‌فروشند. استفاده از این راهکار موجب می‌شود تا کالا مدام دست به دست نشود. مشکل کالا در کشور ما دست به دست شدن است و به همین دلیل کیفیت آن مدام کاهش می‌یابد. بنابراین بهتر است حمل‌ونقل کالا را خود تولید‌کننده برعهده بگیرد و محصولات خود را در انبار قرار دهد. انبارها هم بهتر است در نزدیکی کانون‌های مصرف تعبیه شود. در بحث مصرف‌کننده خرد هم انبار نقش مهمی دارد. از آنجا که مصرف‌کننده خرد در ابعاد کوچک‌تری اقدام به خرید می‌کند، انبارهایی را برای این منظور ایجاد کنیم. حتی بعضی هلدینگ‌ها خود شرکت‌های خدماتی دارند که می‌توانند انبارهای اینچنینی را تهیه و کالا را با گواهی سپرده یا خود کالا را عرضه کنند. بازار خرده‌فروشی با بحث انبار ارتباط تنگاتنگی دارد. 

در برخی حوزه‌ها مانند پتروشیمی و کشاورزی، برای ورود به بورس کالا مقاومت‌های وجود دارد، دلیل این همه مخالفت‌ها چیست؟ 

چون بورس کالا معاملات را شفاف‌تر می‌کند، به‌طور مثال در بحث شکر اگر در بورس باشد خریدار مشخص است اما اگر خارج از بورس باشد، مشخص نیست خریدار چه کسی است. هم‌اکنون اگر آمار شکر را بخواهند جزییات آن به‌خوبی روشن است. اینکه عده‌یی می‌خواهند در فضای غیرشفاف فعالیت کنند و به اسم واحد تولیدی، کالاهایی را بخرند و از مبهم بودن فضا آن کالاها را در بازار تجارت کنند، این موضوع در بورس کالا به خوبی افشا می‌شود. ازسوی دیگر عده‌یی می‌خواهند هرطور شده جنس خود را بفروشند و بیشتر برمبنای رانت تجارت کنند. وزارت صنعت همواره از این موضوع گلایه دارد که چرا باید همه تولیدکنندگان به بورس وارد شوند و در کدام کشور این‌قدر اجبار برای ورود به بازار بورس وجود دارد. این دوستان گویا از این نکته غافلند که کشورهایی که تولیدکنندگان خود را مجبور نمی‌کنند تا به بورس ورود کنند به‌دلیل وجود شفافیت در همه بخش‌های اقتصاد آن کشور است. اشخاص چه در بورس باشند و چه نباشند درگیر نظارت‌های دقیق بوده بنابراین تصمیم می‌گیرند در یک چارچوب مشخصی کالای خود را عرضه کنند. اقتصاد هرقدر پیشرفته‌تر می‌شود شفافیت نیز به همان نسبت افزایش می‌یابد و اگر در ایران نیز بیرون از فضای بورس شفافیت وجود داشت استقبال از بورس کالا به همان نسبت بیشتر می‌شد. 

 

و نهایتا اینکه آیا بورس کالا تنهاست؟

بورس کالا حمایت می‌شود. این‌قدر که نام بورس کالا در قانون ذکر شده، مابقی ارکان بازار سرمایه گفته نشده است. همین سیاست قیمت تضمینی که سال‌ها بر زمین مانده بود به همت بورس کالا دوباره به مرحله اجرایی وارد شد. دولت، مجلس و همه افرادی که به‌دنبال زیرساخت نظارتی هستند، طبیعی است که بورس کالا را ازجمله نهادهایی تلقی می‌کنند که برای نیل به این هدف بیشترین تاثیر مثبت را دارد.
حتی مخالفان حضور پتروشیمی‌ها در بورس، آمار خود را از بورس دریافت می‌کنند. ما نظارت نمی‌کنیم اما زیرساخت نظارتی را ایجاد می‌کنیم چراکه نظارت برعهده نهادهای دیگر است. من فکر می‌کنم کسانی که با بورس کالا مخالفت می‌کنند تنها هستند. برای خروج از ساختار سنتی به ساختار مدرن باید گام‌های بلندتری برداشته شود. البته در این مدت نیز بورس کالا بی‌نقص نبوده اما همواره در تلاش است که تا عیوب خود را برطرف کند.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا