اخبار

گفت و گوی بسپار با بنیانگذار و مدیرعامل Irantalent: برای رسیدن به هدفم انرژی صرف نمی کنم، از حرکت به سمت هدف، انرژی می گیرم!

بسپار/ ایران پلیمر آسیه حاتمی یک پلی تکنیکی است. دانش آموخته مهندسی پلیمر. ورودی سال 1376 و مدیرعامل “ایران تلنت”. موفق در عرصه کسب و کارهای اینترنتی.

در چشمانش برق شیطنتی هست که ناخودآگاه لبخند به لب آدم می آورد. آن روسری های رنگ به رنگی که همیشه بر سر دارد، خودش یک پیام است که با صدای خنده های آزاد گاه و بیگاهی که در ساختمان دفترش می پیچد، تکمیل می شود.

در یک گفت و گوی ساده ی مطبوعاتی، چند بار مرعوب هوش ذاتی ش می شوم. آشنایی با او  تصادفی بود و وقتی دانستیم یک پلیمریست، بهانه ی گفت و گو به دست آمد.

18 دی ماه سال 1381، هشتم ژانویه 2003 برای او احتمالا روز بزرگی است. روزی که این کار را شروع کرد.

برخلاف همیشه کمی غیررسمی شروع می کنیم و نه از اول!

 

بسپار- آیا دانشجوی خوبی بودید؟

حاتمی: من کلا دختر خوبی هستم! (لبخند می زند مثل بیشتر وقتها)

بله در زمان دانشگاه هم دانشجوی بسیار خوبی بودم و علاقه زیادی به آموختن و خصوصا کارهای تحقیقاتی و پروژه های عملی داشتم.

 

بسپار- انتخاب رشته مهندسی پلیمر تصادفی بود یا تعمدی؟

حاتمی: نه، از قبل این رشته را نمی شناختم.

 

بسپار – میان میزان موفقیت درسی دانشجویان با میزان موفقیت آنها در کسب و کار آینده آیا ارتباطی ساختارمند وجود دارد از نظر شما؟

حاتمی: این موضوع و سوال بسیار جذاب است و در گذشته به این موضوع خیلی پرداخته ام. با این حال نمی توانم بگویم هر کسی درس بهتر خوانده یا می خواند، پس کسب و کار بهتری خواهد داشت یا به دست خواهد آورد. چنانکه در شرایط فعلی می بینیم بچه هایی را که رتبه دورقمی کنکور هستند، ولی در نهایت خیلی هم در کسب و کار موفق نیستند. نمی گویم رابطه مستقیم وجود دارد ولی اگر به خودم مراجعه کنم چون کلا همه چیز را جدی می گیرم، حالا می خواهد درس باشد یا کار یا بازی، در همه موارد  سخت تلاش می کنم و این یکی از مهمترین عواملی بوده که به موفقیت رسیده ام. به شدت تلاشگر هستم و هیچوقت کاری را رها نمی کنم.

 

بسپار – به عنوان کسی که بیش از 15 سال پیش یک کسب و کار اینترنتی را راه اندازی کردید، آیا از خیلی وقت قبلتر به حوزه آی تی علاقه مند بودید؟ یا مثلا اینکه به بازی اشاره کردید آیا گیمر هستید؟

حاتمی: البته در زمان ما لزوما بازی ها رایانه ای نبودند. الان بیشتر بازی های بچه ها اینگونه شده ولی در گذشته ما بازی های زیادی انجام می دادیم و تنوع بازیها هم زیاد بود و بیشتر آنها هم دسته جمعی بودند. برای اینکه به سوال شما پاسخ بدهم می توانم بگویم اولین کامپیوتری که در خانه داشتیم مربوط به دوران دبستانم بود. دو کاربرد هم بیشتر نداشت. تنها یک بازی روی آن بود و دیگر اینکه سعی می کردیم با آن تایپ کردن یاد بگیریم. حتی زمانی که دانشگاه می رفتیم، خاطرم هست که همه ایمیل نداشتند و در سال اول یا دوم دانشگاه که بودم اگر کسی از من ایمیل می خواست، ایمیل برادرم را که در جای دیگری از دنیا درس می خواند، می دادم! بنابراین لزوما علاقه به رایانه نبوده که من را به این سمت آورده است و شاید موارد دیگری بوده که مرا در مسیر یک بیزینس آنلاین قرار داده.

 

بسپار – خب چه مواردی؟ حتما برای خواننده های بسپار جذاب است که بدانند …

حاتمی: همانطور که گفتم، رشته پلیمر را بسیار اتفاقی در دانشگاه انتخاب کردم و اصلا شناختی از آن نداشتم، ولی در کل بسیار پرتلاش و در عین حال عاشق یادگیری هستم. از تمامی درس هایی که برایم جدید بود لذت می بردم و از معدود افرادی بودم که پروژه هایم را خودم انجام می دادم و هرگز از سالهای بالاتر کمک نمی گرفتم. چون لذت انجام دادن پروژه برایم خیلی زیاد بود. دوران کارآموزی، مدت کوتاهی در ایران خودرو مشغول فعالیت شدم. چون در آن زمان فکر می کردم که ما پلیمری ها فقط سه نوع کار می توانیم انجام دهیم. یا باید به کارخانه برویم و در خط تولید کار کنیم، یا باید در پژوهشگاه و مراکز اینچنینی نقش پژوهشگر داشته باشیم و یا در نهایت در شرکت های ظراحی مهندسی کار کنیم. مدتی طول کشید تا به این نتیجه رسیدم که برای کار در فضاهای تولیدی ساخته نشده ام. چون انرژی زیادی برای کار داشتم، شروع به تدریس زبان در دانشگاه شهید بهشتی و چند موسسه دیگر کردم. در همین زمان بود که به صورت اتفاقی با یک فرصت شغلی جدید آشنا شدم. شرکتی برای وارد کردن یک محصول آنلاین به بازار نیاز به نیرو داشت. رزومه فرستادم و برای مصاحبه آماده شدم. واقعیت این است که اصلا نمی دانستم که آن شغل چیست. با خودم فکر کردم که آن را امتحان می کنم و چیزی هم از دست نخواهم داد. آنجا یک شرکت نرم افزاری بود که برای سازمان های مختلف برنامه می نوشت. آنها بچه های باهوشی بودند که خیلی ذوقی نرم افزار آنلاینی برای خدمات کاریابی نوشته بودند ولی به عنوان افرادی فنی و مهندس در بازارسازی موفق نبودند. من یکسال و نیم درگیر معرفی این محصول به یازار بودم و مشتریان زیادی هم پیدا کرده بودم. البته مخالفت با کاری که انتخاب کرده بودم، کم نبود! از جمله اساتید خودم در دانشکده مهندسی پلیمر و رنگ معتقد بودند که من یک مهندس هستم و حیف است که در بخش فروش و بازاریابی فعالیت کنم. راستش از شنیدن این حرف ها ناراحت هم می شدم.

ولی در نهایت به سمت جلو حرکت کردم تا ببینم آخر این کار به کجا خواهد رسید. متاسفانه شرکای این شرکت به مشکل برخورد کردند و این محصول دیگر صاحبی نداشت و من هم در آنجا صرفا یک کارشناس بودم. از آنجایی که در طول یک سال و نیم انرژی زیادی روی ارتقای این کار گذاشته بودم، راضی نشدم که از بین برود و تصمیم گرفتم خودم در این مسیر کار را ادامه بدهم. ابتدا فکر می کردم که حتما باید مهندس کامپیوتر باشم تا چنین بیزینسی را راه اندازی کنم ولی بعد متوجه شدم که سایت زدن را خیلی ها بلد هستند، مهم این است که بتوانیم بخش بیزینس را مدیریت کنیم و من اینکار را بلد بودم.

به همین دلیل در یک پلتفرم خارجی درخواست دادم که سایتی با چنین مشخصاتی لازم دارم و آنها ظرف سه ما سایت را بالا آوردند و آن زمان بود که ایران تلنت آغاز به فعالیت کرد …

 

بسپار- یعنی هسته برنامه نویس این سایت ایرانی نبودند؟

حاتمی: خیر. ایرانی نبودند و این موضوع تا سه سال پیش هم ادامه داشت.

این را بگویم قبل از اینکه سراغ خارجی ها برای راه اندازی سایت برم، سراغ نفرات قبلی در شرکتی که در آن فعالیت می کردم، رفتم. در مورد زمان انجام کار و هزینه پرسیدم. گفتند حدود یکسال طول می کشد و از لحاظ قیمت نیز بسیار نجومی بود! من در نهایت با 20 درصد مبلغی که آنها گفته بودند و در مدت سه ماه سایت را بالا آوردم و این تفاوت سود من برای ورود به بازار بود.

80 درصد مشتری های ما تا سال 2007 خارجی ها بودند. در سال 2008 بحران خروج شرکت های خارجی از کشور پیش آمد و ما متناسب با آن روی جذب شرکت های ایرانی فعال شدیم که البته بازار را خیلی بزرگتر کرد.

تا سه سال پیش هم تمامی فرآیند فنی سایت در بیرون از ایران انجام می شد، ولی از سه سال قبل تا کنون تیم فنی را از داخل ایران جمع کردیم و البته سایت را از صفر مجددا طراحی کردیم. چون تکنولوژی آن خیلی قدیمی شده بود و عملا قابل توسعه نبود. زبان برنامه نویسی و نحوه کدنویسی تغییر کرد. معماری، زبان و ساختار عوض شد. عملا بعد از 15 سال مثل ساختمان پلاسکویی بودیم که اگر ترمیم نمی شدیم، یک روزی از بین می رفتیم. سال قبل 1397 سایت جدید راه اندازی شد و توانستیم محصولات جدید و جانبی را هم عرضه کنیم.

 

بسپار – آیا بعدها هم هرگز چالش این را نداشتید که برنامه نویسی و کد زدن و … را نمی دانید؟ یعنی در این خصوص هیچ وقت خلأیی احساس نکردید؟

 

 

(ادامه دارد…)

 

متن کامل این گفت و گوی خواندنی  را که در شماره   202  ماهنامه بسپار  در نیمه مردادماه منتشر شده است، بخوانید.

در صورت تمایل به دریافت نسخه نمونه رایگان و یا دریافت اشتراک با شماره های 02177523553 و 02177533158 داخلی 3 سرکار خانم ارشاد تماس بگیرید. 

 

 

 

 

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا