به جای ترک کار، راه حل های دیگری هم هست!
بسپار/ایران پلیمر اگر شما هم در محل کارتان احساس کلافه بودن و بیهودگی می‌‌‌کنید اما در همین حال کارتان را هم دوست دارید، بدانید راه‌‌‌هایی وجود دارند تا بتوانید حرفه خود را بهبود دهید و درنتیجه محیط کارتان را هم بیشتر دوست داشته باشید. شاید در نگاه اول کمی سخت به نظر برسد که بفهمیم چرا کاری که قبلا برای شما خیلی جذاب و سرگرم‌‌‌کننده به نظر می‌‌‌رسید الان به کاری یکنواخت و ملال‌‌‌آور تبدیل شده است که شما دل‌‌‌خوشی از آن ندارید اما می‌توان دلایلی برای این مساله پیشنهاد داد، ازجمله اینکه شاید آن نقشی که بر عهده دارید دیگر برای شما هیجان‌‌‌انگیز نیست، یا اینکه شما به‌‌‌اندازه کافی در آن شغل بوده‌‌‌اید و به‌‌‌اندازه کافی در آن نقش رشد کرده‌‌‌اید و الان زمان ارتقا به نقشی دیگر فرارسیده یا اینکه مسوولیت‌‌‌های شما تغییر پیدا کرده و انجام آنها دیگر برای شما هیجان‌‌‌انگیز نیست. چنانچه موارد بالا در مورد شما صدق می‌کند لازم است با مدیر مافوق خود جلسه‌‌‌ای برگزار کنید و با توجه به آنچه مدنظر شماست یکی از موارد زیر را با او در میان بگذارید:
اگر به دنبال این هستید که نقش کنونی‌‌‌تان را تکامل ببخشید و آن را به نحو بهتری انجام دهید، آموختن مهارت‌‌‌های جدید می‌تواند به شما کمک کند. بنابراین قبل از برگزاری جلسه با رئیستان فهرستی از ایده‌‌‌هایی که برای کسب مهارت‌‌‌های جدید در ذهن دارید آماده کنید تا بتوانید او را توجیه کنید که کسب آن مهارت‌‌‌ها تا چه حد می‌تواند به شما در انجام کارهای روزمره و همچنین دستیابی به اهداف بلندمدت‌تان کمک کند.
اگر می‌‌‌خواهید نقش جدیدی در سازمان برعهده بگیرید در ابتدا ببینید که کدام مسیر شغلی جدید برای شما مناسب‌‌‌تر است و شما بهتر می‌توانید آن مسیر را طی کنید. به همین منظور، فهرستی از پست‌‌‌ها یا مشاغلی در سازمان که شما مایل هستید آنها را بر عهده بگیرید تهیه‌‌‌کرده و در جلسه‌‌‌ای که با رئیستان دارید، آن فهرست را به او ارائه دهید و آمادگی کامل خود را برای حضور در آن نقش‌‌‌ها اعلام کنید.
اگر به دنبال انعطاف‌‌‌پذیری بیشتر در کارتان هستید، این موضوع را به‌‌‌طور شفاف اعلام کنید و اهداف و نیازهایتان را به اطلاع اطرافیانتان برسانید. البته در این میان مواظب باشید اهداف و نیازهایی که برای خود در نظر می‌‌‌گیرید منطبق و همسو با اهداف کلان و نیازهای اصلی سازمانتان باشد. در اینجا شما باید نهایت تلاشتان را انجام دهید تا نشان دهید چگونه خواهید توانست با داشتن اختیارات بیشتر به نحو بهتری وظایف محول شده به خود را انجام دهید و منشأ اثر بیشتری باشید.
در ادامه به هرکدام از این رویکردها و اهداف با جزئیات بیشتر خواهیم پرداخت.
وقتی می‌‌‌خواهید نقش کنونی‌‌‌تان را ارتقا بدهید
شما ممکن است درگذشته مدیرتان یا اعضای تیم کاری خود را دوست داشتید و عاشق کارتان بودید اما حالا چنین احساسی نسبت به آنها ندارید اما از طرفی هم نمی‌‌‌خواهید بی‌‌‌خیال کارتان شوید و مایل هستید تا نقش کنونی‌‌‌تان را به شکل بهتر و در سطوح بالاتری ارتقا دهید. لازم است این موضوع را با رئیستان در میان بگذارید و از او بخواهید تا مسوولیت‌‌‌ها و وظایف بزرگ‌تر و جدی‌‌‌تری را بر عهده شما بگذارد تا شما خود را بیشتر به چالش بکشید و توانمندی‌‌‌های خود را بیشتر و بهتر بروز دهید.
از خودتان سوال‌‌‌های زیر را بپرسید:
من چه موقع واقعا در مورد کارم هیجان‌‌‌زده می‌‌‌شوم؟
نقطه قوت‌‌‌ها و توانایی‌‌‌هایی در من وجود دارد که هنوز فرصت بروز پیدا نکرده‌‌‌اند؟
کدام سوژه‌‌‌ها و ایده‌‌‌ها در مورد کارم وجود دارند که من درباره آنها کنجکاو و علاقه‌‌‌مندم؟
من یک سال بعد همین موقع در کجا و چه موقعیت شغلی خواهم بود؟
پاسخ‌‌‌هایی که شما به این پرسش‌‌‌ها می‌‌‌دهید باید به‌‌‌گونه‌‌‌ای باشد که بتواند پیشنهاد شما مبنی بر تکامل بخشیدن به نقش کنونی شما و ارتقا پیدا کردنتان را ازنظر رئیس و مقام مافوقتان معقول و توجیه‌‌‌پذیر کند. در اینجا شما نباید از رئیس خود توقع داشته باشید که به شما کمک کند تا مشکل‌تان با شغل‌تان را حل کنید بلکه این خود شما هستید که در اینجا باید اقدام‌کننده و پیشنهاددهنده باشید و به رئیستان بگویید که در صورت کسب فلان مهارت و رسیدن به سطحی مشخص خواهید توانست نقش‌‌‌های محول شده به خودتان را به شکل بهتری ایفا کنید. به‌‌‌عنوان‌‌‌مثال، اگر علاقه‌‌‌مند هستید یک پروژه جدید را بر عهده بگیرید باید به رئیستان بگویید: «پارسال که انجام فلان پروژه را به من سپردید واقعا انرژی فوق‌‌‌العاده‌‌‌ای در خودم احساس می‌کردم و از انجام آن پروژه خیلی لذت بردم. به خاطر همین هم خیلی دوست دارم آن مسیر را ادامه دهم و پروژه‌‌‌های شبیه به آن پروژه را بازهم انجام دهم.»
وقتی مشتاق هستید که مهارت‌‌‌های جدیدی را بیاموزید و بعدازآن سراغ توسعه نقش و جایگاه کاری‌‌‌تان بروید می‌توانید در زمان برگزاری جلسه‌‌‌ای با رئیستان این‌‌‌گونه صحبت کنید: «من مدتی است که در مورد برنامه‌‌‌های آموزشی مختلفی که مربوط به کارم برگزار می‌‌‌شوند، تحقیق می‌‌‌کنم و یکی از این دوره‌‌‌های آموزشی را برای خودم خیلی مناسب و ضروری می‌‌‌دانم که اگر صلاح می‌‌‌دانید با شما در مورد آن بیشتر صحبت کنم چراکه شرکت من در این دوره آموزشی هم با اهداف و آرمان‌‌‌های شرکتمان همسویی دارد و ازنظر بودجه‌‌‌ای هم‌‌‌بار چندانی به شرکت تحمیل نمی‌‌‌کند و من مطمئن هستم که شما پاداش این سرمایه‌گذاری را در آینده‌‌‌ای نزدیک دریافت خواهید کرد.»
وقتی می‌‌‌خواهید نقش جدیدی در سازمان‌برعهده بگیرید
گاهی اوقات پیش می‌‌‌آید که شما به این نتیجه می‌‌‌رسید که نقشی جدید و متفاوت در سازمان‌برعهده بگیرید که با نقش قبلی‌‌‌تان متفاوت باشد. اگر چنین است باید در ابتدا دریابید که کدام مسیرهای کاری جدید در مقابل شما باز هستند که شما می‌توانید با ورود به آنها مسیر پیشرفت و تعالی را بهتر طی کنید. برای شروع می‌توانید فهرستی از پست‌‌‌ها و نقش‌‌‌هایی در سازمان که حضور در آنها شمارا به وجد می‌‌‌آورد و شما کنجکاو حضور در آنجا هستید، تهیه کنید و برای کسب اطلاعات دقیق‌‌‌تر در مورد هرکدام از این نقش‌‌‌ها و پست‌‌‌ها می‌توانید از همکاران و کسانی که در آن پست‌‌‌ها و نقش‌‌‌ها اشتغال دارند یا داشته‌‌‌اند پرس‌‌‌وجو کنید و مطمئن باشید خیلی‌‌‌ها از اطلاع‌‌‌رسانی در مورد نقششان به فردی که علاقه‌‌‌مند به ورود به آن نقش است خوشحال خواهند شد. برای این کار می‌توانید از روش‌هایی مانند گفت‌وگوی مستقیم با این افراد یا ارسال ایمیل به آنها استفاده کنید و در این گفت‌وگوها یا ایمیل‌‌‌ها سوالات زیر را از آنها بپرسید:
یک روز کاری عادی در شغلی که دارید چگونه است؟
چه چیزی در مورد شغل‌تان بیش از همه جذاب و لذت‌‌‌بخش است؟
شما دوست دارید چه تغییراتی در شغل‌تان بدهید؟
کدام تجربیات و مهارت‌‌‌هاست که شمارا در شغل‌تان خیلی موفق کرده است؟
وقتی مطمئن شدید که چه شغل و نقشی را دوست دارید و می‌‌‌خواهید در سازمان‌برعهده بگیرید لازم است که موضوع را با رئیستان در میان بگذارید و به‌‌‌طور رسمی به او پیشنهاد دهید که شمارا برای آن پست پیشنهاد دهد و اگر او با این پیشنهاد موافق است ترتیب هماهنگی با تصمیم‌گیران در این زمینه را بدهد. اگر هم انجام این کار به‌‌‌سرعت امکان‌‌‌پذیر نبود شما را به‌‌‌عنوان یکی از کاندیداهای بالقوه برای آن پست در نظر داشته باشد. در جریان گفت‌وگویی که با رئیستان در مورد نقش جدیدی که مایل هستید در سازمان‌برعهده بگیرید دارید بکوشید تا ثابت کنید که چرا انتقال‌تان به آن پست جدید برای شما یک فرصت عالی است و شما با حضور در آن پست جدید خیلی بیشتر از پست کنونی‌‌‌تان به رشد و پیشرفت سازمان کمک خواهید کرد. اطمینان داشته باشید که رئیستان حاضر خواهد شد به شما در این انتقال و جابه‌جایی کمک کند حتی اگر این انتقال به بهای خروج شما از تیم تحت رهبری‌‌‌اش تمام شود، چراکه او به‌‌‌طور حتم منافع کل سازمان و نه‌‌‌فقط بخش تحت هدایتش را مدنظر دارد. مکالمه شما با رئیستان در این مورد می‌تواند چیزی شبیه به این باشد:
«من از تمام لحظاتی که با شما و هم‌‌‌تیمی‌‌‌هایم که تحت هدایت شما بودیم لذت برده‌‌‌ام و خیلی چیزها یاد گرفته‌‌‌ام. اما الان به این فکر افتاده‌‌‌ام که کمی هم به آینده نگاه کنم و توانایی‌‌‌هایم را در بخش دیگری از سازمان و در قالب نقشی متفاوت و جدید نشان دهم. لطفا به من این شانس را بدهید تا ضمن افزایش دانشم به شکل دیگری به سازمان کمک کنم.»
وقتی به‌دنبال انعطاف‌‌‌پذیری بیشتر هستید
گاهی اوقات پیش می‌‌‌آید شما با خود نقشی که ایفا می‌‌‌کنید و پستی که در اختیار دارید مشکل خاصی ندارید بلکه برای انجام وظایف خود دچار محدودیت هستید و اطمینان دارید که با برخورداری از انعطاف بیشتر مثلا در زمینه ساعات کار کردن و محل کارخواهید توانست بهتر و بیشتر کارکنید و منشأ اثر باشید. همه‌گیری کووید-۱۹ و پیامدهای بزرگ آن بر روی الگوهای کار کردن یک واقعیت را برای همه روشن ساخت و آن اینکه انعطاف‌‌‌پذیری بیشتر درزمینه کار کردن نه یک‌‌‌چیز اختیاری و ویژه بلکه یک ضرورت گریزناپذیر است.
به همین دلیل بود که در دوران همه‌گیری بسیاری از کارکنان برای مدت‌‌‌های طولانی به‌‌‌صورت دورکاری و بدون حضور فیزیکی کارهایشان را به نحو احسن انجام دادند و در بسیاری موارد هم سطوح بالاتر عملکردی را نیز به ثبت رساندند و این موضوع بیانگر این واقعیت است که انعطاف‌‌‌پذیری بیشتر درزمینه کار می‌تواند بسیار اثربخش و سازنده باشد.
بنابراین اگر شما هم به دنبال انعطاف‌‌‌پذیری بیشتر در محیط کارتان هستید و اطمینان دارید که با داشتن انعطاف‌‌‌پذیری بیشتر در نقش کنونی‌‌‌تان می‌توانید موفق‌‌‌تر باشید، این موضوع را به‌‌‌صورت شفاف و صادقانه با رئیستان مطرح کنید و به او نشان دهید که در این میان چه اهداف و مقاصدی را دنبال می‌‌‌کنید و اهداف و خواسته‌‌‌های شخصی شما در این زمینه تا چه اندازه با اهداف و آرمان‌‌‌های سازمان همسویی و هم‌‌‌پوشانی دارد. شما می‌توانید به‌‌‌عنوان‌‌‌مثال چنین گفت‌وگویی با رئیستان داشته باشید: «راستش را بخواهید تجربه پارسال به من ثابت کرد که اگرچند ساعتی را که هرروز صرف رفت‌‌‌وآمد به محل کارم در شرکت می‌‌‌کنم را در خدمت شرکت باشم و به‌‌‌صورت دور کار برای شرکت کارکنم هم باروحیه بهتری کارهایم را انجام می‌‌‌دهم و هم وقت و انرژی بیشتری را برای انجام وظایفم صرف خواهم کرد. بهره‌‌‌وری من در دوران همه‌گیری که فقط به‌‌‌صورت دور کار برای شرکت کار می‌کردم خیلی بیشتر از دوران قبل از همه‌گیری بود. به خاطر همین، پیشنهاد می‌‌‌کنم دو تا سه روز در هفته کارهایم را به‌‌‌صورت دورکاری انجام دهم و فقط یک یا دو روز در هفته را برای دیدن همکاران و برگزاری جلسات تیمی حضور داشته باشم و مطمئن هستم اگر این الگو را ادامه دهم بهره‌‌‌وری خودم و سازمان تا حد زیادی افزایش خواهد یافت. به نظر شما آیا امکان اجرای این ایده وجود دارد؟»
به‌‌‌هرحال، چه شما در نقش جدیدی در سازمانتان ادامه کار دهید و چه در نقش کنونی‌‌‌تان و با ایجاد تغییراتی در آن فعالیت کنید قصد و نیت‌تان این است که محل کاری که دوستش دارید را ترک نکنید و فقط نقشی متفاوت از نقش کنونی‌‌‌تان ایفا کنید و این تغییر شرایط به هر صورت به نفع سازمان متبوع شما خواهد بود، پس بهتر است قبل از هرگونه اقدامی در این زمینه به‌‌‌طور کامل در مورد آن اندیشیده و با مقام‌‌‌های مافوق خود نیز هماهنگ باشید.
کلام آخر اینکه اگر شما هم جزو کسانی هستید که از شغل و نقش کنونی‌‌‌تان کلافه هستید و انگیزه کار کردن را از دست داده‌‌‌اید باید دست‌‌‌به‌‌‌کار شوید و اقدامات اشاره‌‌‌شده در بالا را با دقت تمام انجام دهید تا بتوانید بدون نیاز به ترک شرکت و گرفتار شدن در فرآیند پیدا کردن شغلی جدید در راستای تحقق اهداف و خواسته‌‌‌های فردی خود و شرکتی که برایش کار می‌‌‌کنید گام بردارید و به یاد داشته باشید که خروج از شرکت باید آخرین گزینه‌‌‌ای باشد که شما در صورت ناراضی بودن از نقش کنونی‌‌‌تان باید به سراغش بروید.
دنیای اقتصاد
